مرتضی ممیز (پدر گرافیک ایران)
بیوگرافی استاد مرتضی ممیز
آیا مرتضی پدر گرافیک ایران است؟
مرتضی ممیز به رود می ماند
گرافیک بعد از ممیز: دعوا بر سر ارثیه ی.... پدری
حرف آخر
شهادت حضرت زهرا (س) را به تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم.
عظمت حضرت زهرا در روایات مرادف لیله القدر عنوان شده است
خبرگزاری بین المللی زنان :محقق علوم اسلامی، گفت: باید تا حد توان زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم. حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، پژوهشگر عرصه مهدویت بیان داشت: حضرت زهرا(س) بانویی نمونه، مادری نمونه، همسری نمونه و دختری نمونه است.
خبرگزاری بین المللی زنان :محقق علوم اسلامی، گفت: باید تا حد توان زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم. حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، پژوهشگر عرصه مهدویت بیان داشت: حضرت زهرا(س) بانویی نمونه، مادری نمونه، همسری نمونه و دختری نمونه است.
وی بیان داشت: تاکید بر واژه نمونه به دلیل روایتی از حضرت صاحب الزمان(عج) در توقیع شیخ طوسی در کتاب الغیبه است که در آن بیان شده است «فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه» یعنی حضرت زهرا(س) نمونه ای نیک برای من امام زمان(عج) است.
این نویسنده کتاب های دینی گفت: الگوی نمونه واژهای است که قرآن در شان پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است و حضرت حجت(عج) آن را در شان فاطمه زهرا(س) به کار برده است.
وی بیان داشت: تمام بانوان جهان باید راه بندگی را از حضرت زهرا(س) بیاموزند و راهی را که حضرت در مقابل خداوند داشت ادامه دهند.
این محقق حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه عظمت معنوی حضرت زهرا(س) قابل درک نیست، ادامه داد: در روایات عظمت حضرت زهرا(س) مرادف با لیله القدر عنوان شده است.
نویسنده بیش از هفتاد کتاب دینی بیان داشت: باید تا حد توان، زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم.
وی با اشاره به اینکه پیامبر اکرم(ص) در مقابل حضرت زهرا(س) میایستاد و دست حضرت را بوسه می زد، گفت: برخی از زنان پیامبر(ص) به این رفتار ایراد می گرفتند که پیامبر به امر خداوند بودن این کار اشاره کرد.
وی بیان داشت: حضرت زهرا(س) پنج ساله بود که مادرش حضرت خدیجه(س) را از دست داد و در این سن چنان حامی معنوی پیامبر اکرم(ص) بود که پیامبر به او لقب «ام ابیها» مادر پدر را داد.
به گزارش رسا این استاد حوزه علمیه قم گفت: حضرت زهرا(س) از بانوان برجسته تاریخ اسلام است که با خواندن خطبه فدکیه، به تشریح اوضاع سیاسی روزگار خود پرداخته و فساد و ناحقی را در جامعه پس از نبوت تبیین کرده است.
این پژوهشگر عرصه مهدویت عنوان داشت: حضرت زهرا(س) با اقدامات عملی خود و خطبهخوانی در جمع مسلمان حجت را بر همه تمام کردند و وظیفه دینی خود را هشدار دادند.
نشانه های استاد ممیز + اولین مسابقه سایت| بیست و هشت لوگو | فرمت jpg
آیا مرتضی پدر گرافیک ایران است؟
«سال ?? یا ?? بود که با پیشنهاد مرتضی، تغییر رشته دادم و از یک دانشجوی نقاشی، تبدیل به دانشجو و استاد گرافیک رشته تازهتاسیس دانشکده هنر شدم»؛
این جمله را محمد احصایی با یادآوری خاطراتش از مرتضی ممیز در حالی بیان میکند که نم اشکی در چشمانش حلقه زده و گاهی میان حرفهایش در توصیف مرتضیخان سکوت میکند؛ سکوتی که در پس آن، یادآوری خاطرههای شیرین و تلخ گذشته او و ارتباطش با مرتضیخان نهفته است.بیان دیدگاه احصایی در بیان زوایای شخصیتی مرتضیخان از منظر تکنیک گرافیک و شخصیتی، شاید یکی از شفافترین نقطهنظرها درباره او باشد.مرتضیخان را نه امروز و دیروز بلکه باید از خلال سالهایی به یاد آورد که با کشیدن تابلوی «عروسی ونوس» به عنوان پایاننامه نقاشی، پای به عرصه حرفهای میگذارد؛ سالهایی که به عنوان یک هنرمند پیشرو، چاقوهایی را در گلدان میکارد.
یکی از دلایل نامیدن مرتضی با چنین لقبی، فعالیتهای بسیار زیاد او در تبیین راهکارهایی برای توضیح و توصیف گرافیک در نگاه فرهنگی مدیران دولتی بود.
تشکیل انجمن گرافیک و برگزاری دوسالانهها و نمایشگاههای بینالمللی گرافیک، بخشی از شکلگیری خود را مدیون حضور مرتضیخان هستند. چندی پیش از درگذشت او به دیدارش رفته بودیم. هر چند شیمیدرمانی میکرد اما با روحیهای خوب، با تکیه بر عصاهای آلومینیومی و پشتوانه عمری تلاش راسخ و استوار، خودش به استقبال ما آمد و پس از چند ساعت گفتوگو، تنها با یک جمله بدرقهمان کرد: «جوان یادت نرود اگر مصاحبه چاپ شد، چند نسخه از روزنامه را برایم بفرست…».
واستهای که هیچگاه به سبب سهلانگاریام اجرا نشد. روز خاکسپاریاش در دامنه تپه قبرستان یکی از توابع کردان، ترجیح دادم میان آن سیل جمعیت سرگردان در نبود مرتضیخان، به جای خواندن فاتحه، از او و یادش طلب بخشش کنم برای حقی که به گردن من داشت.مرتضیخان رفت؛ یک سال است که رفته. خیلیهایی را که آن روز در کردان دیدم، شاید دیگر یادی از او نکنند اما خاطرهاش حتی اگر در ذهنهایمان نباشد، در میان طرحهای او که هر روز میبینیم، روبهرویمان قرار دارد.
مرتضی ممیز به رود می ماند
بعضی آدمها به اخگر می مانند؛ بعضی به تندر و رگبار؛ بعضی به درخت می مانند یا کوه؛ مرتضی ممیز به رود می ماند.
حتی اگر پدر گرافیک ایران نامیده نشود، به رود می ماند. نمی دانم چرا بعضی را خوش نمی آید از اینکه این لقب را به مرتضی ممیز منسوب می کنند. درست است که محمد بهرامی و محمد جوادی پور قبل از ممیز به گرافیک نوین پرداختند؛ درست است که مدرسه هنرهای تزئینی قبل از دانشگاه تهران رشته گرافیک را در برنامه تدریس داشت و حتی اگر آیدین آغداشلو نخستین پوستر نو سینمای نوین ایران را کشیده باشد باز هم این لقب برازنده ممیز است، چرا که تداوم و جریان داشتن است که مهم است، و این خاصیت رود است. حرکتهای تصادفی، منفرد و بگو حتی شاهکاری یکه، کافی نیست. نمی شود این لقب را به جای نیمای یوش به هوشنگ ایرانی نسبت داد، چرا که نوجویی و نو آوری پیاپی است که مهم است: نیاز حرفه را درک کردن، مسیری تازه جست و جو کردن و یافتن و باز جریان داشتن، از هر شیب راهی سرازیر شدن و رویاندن.
اگر تعداد کارهایی را که ممیز در هر رشته طراحی و اجرا کرده به شمار نیاوریم و فقط بعضی از آنها را ملاک گیریم، طراحیهای متفکر و خلاق در هر یک از این گزیده انگشت شمار حتی کافی است که ذهن مدرن ممیز را آشکار کند. این شفافیت نمایان، خصلت رود است.
رشد کلاسهای درس، تعداد شاگردان حرفه ای، بنیان گذاشتن رفتارهای حرفه ای و صنفی و از همه مهم تر کسب اعتبار روز افزون برای حرفه گرافیک مدیون حرکتهای آرام و گاه خروشان است. کدام خانواده است که امروز یکی از اعضای جوان آن به جای دکتر و مهندس شدن نمی خواهد گرافیست شود؟ این اعتبار قطعا از شائبه درآمد فراوان این حرفه نیست. بلکه به سبب جایگاه اجتماعی آبرومندی است که تلاشهای ممیز در ساختن آن سهم به سزایی دارد. سنگها را آرام صیقل دادن، ریشه ها را آب دادن، نهالها را درخت تناور کردن؛ این خاصیت رود است.
گرافیک بعد از ممیز: دعوا بر سر ارثیه ی…. پدری
اگرحتی عده ای مرتضی ممیز را به عنوان پدر گرافیک مدرن در ایران نپذیرند، بدون شک نمی توانند او را در رأس ساختارهای اجتماعی و فعالیت های مدنی طراحان گرافیک ایران نادیده بگیرند.
?? اغلب چارچوب های مدنی در حوزه ی گرافیک در سه دهه ی گذشته به همت و هدایت مرتضی ممیز شکل گرفته اند، جریان های هنری با مدیریت یا حمایت او برگزارشده اند و سیاست های کلان کشوری (همان اندکی که سراغ داریم) با مشاوره ی او به سرانجام رسیده اند
?? به تعبیر من و از منظری متفاوت «پدر گرافیک ایران» لقبی درخور شأن و مقام مرتضی ممیز در گرافیک ایران است. سال ها حضور ممیز در رأس گرافیک ایران وجهه ای پدرانه به او داده بود. مرتضی ممیز گرافیک ایران را بر پایه ی نظام های پدرسالارانه هدایت می کرد. اما نمی توان به راحتی در این باره قضاوت کرد. شاید هدایت جامعه ای از این دست و با این کیفیت، به غیر از اعمال هدایت های پدرسالارانه غیرممکن می نمود. در واقع صحبت در این باره ما را به جامعه شناسی جوامع و توده ها در ایران می کشاند که هم از حوصله ی بحث ما خارج است و هم از حوزه ی تخصص من. به هر تقدیر فارغ از چرایی و چگونگی اش، فضای گرافیک ایران در سه دهه ی گذشته در سایه ی مناسبات پدرسالارانه قرار داشته است
??بدلیل نقش محوری پدر، بنیان نظام های پدرسالارانه با رفتن او به خطر می افتد. پس از او وارثان به سهم خواهی از میراث پدر روی خواهند آورد و نزاع ها و تفرقه ها شالوده ی جامعه را به خطر می اندازد. اکنون مرتضی ممیز پدر گرافیک ایران از میان ما رفته است. درست از لحظه ی درگذشت مرتضی ممیز، دندان تیزکردن ها برای تصاحب ارثیه پدری آشکار شد، اگرچه مدت ها پیش آغاز شده بود. آنها برای رسیدن به اهداف خود از جنازه ی ممیز هم نگذشتند. اکنون ما شاهد اجتماع ازهم پاشیده ی طراحان گرافیک? هستیم که دو راه در پیش رو دارد: یا فرد دیگری را در جایگاه ممیز قرار دهد و یا دست به تجربه ی ساختار جدیدی در مدیریت مدنی طراحان بزند.
مورد اول در موقعیت کنونی منتفی به نظر می رسد مگر آن که اهرم های نه چندان مدنی دست به کار این امر شوند چراکه شخصی که جامعیت و مقبولیت ممیز را برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی داشته باشد، وجود ندارد. مورد دوم دست کم به عنوان تجربه های مقدماتی یک نظام دموکراتیک مبتنی بر همکاری های مدنی محتمل تر به نظر می رسد اگر چه نمی توان بر روی پا ایستادن اش را پیش بینی کرد.
اما بدون شک ادامه ی نزاع های جاه طلبانه درلایه های بالای مدیریت مدنی طراحان گرافیک و مدیریت فرهنگی کشور، بیشترین ضربه را به بدنه گرافیک ایران خواهد زد که نهمین بینال گرافیک تهران جدی ترین و مهم ترین قربانی این نزاع خواهد بود. نزاعی که در آن سهم خواهی ها و قدرت طلبی های شخصی و جاه طلبی های کور به قیمت از بین رفتن بزرگ ترین اتفاق گرافیک ایران، حیثیت و اعتبار بین المللی و مهم تر از همه از هم پاشیدگی اجتماع طراحان گرافیک ایران تمام خواهد شد.
اما نکته ی امیدوارکننده شکل گیری روزافزون خرده نظام ها در آتلیه ها و جمع های شخصی تر و کوچک تر است و همین طور گسترش رسانه ها و بسترهای فعالیت های تئوریک و آکادمیک که زیرساخت های گرافیک ایران را تقویت خواهند کرد. اگرچه نظام های پدرسالارانه هم چنان در ایران جواب می دهد، اما روز به روز با اقبال کمتری مواجه خواهند بود. اکنون شاهد شکل گیری گروه های متعددی در میان طراحان جوان تر هستیم که به شکل گیری نظام های مدنی بزرگ تر کمک خواهند کرد. اگرچه بعضی از همین جمع های کوچک هنوز در سایه ی رفتارهای پدرسالارانه هدایت می شوند اما بدون شک نمی توان یک شبه انتظار دگرگونی نظام های فکری و اجتماعی را داشت ولی می توان به تغییرات تدریجی امیدوار بود.
نسل جدید با فعالیت های جمعی و گروهی بیشتر خو گرفته اند و توانایی بیشتری در تبدیل فضای رقابت مبتنی بر قدرت خواهی به فضای همکاری و رشد جمعی دارند. سطح سواد عمومی بالا رفته است و دیگر نمی توان به اداره ی اجتماع جوانان با روش های سنتی و پدرسالارانه امیدوار بود. فضای مجازی اینترنت بستر مناسبی برای تجربه های گروهی و جمعی نسل جدید بوده است و توسعه و همگانی شدن نظام های اطلاع رسانی به گسترش ساختارهای دموکراتیک کمک کرده است. بدون شک آنهایی که به دنبال جاه طلبی ها و منفعت های شخصی به اهرم های سنتی حفظ قدرت روی می آورند به آینده خواهند باخت. آینده متعلق به کسانی است که دوستی های گسترده تر و همکاری های جدی تری داشته باشند و موفقیت خود را در گروی رشد جمعی ببینند.
حرف آخر
سخنی زیبا از استاد ممیز:
عشق به حرفه انسان را آماده حل مشکل سفارش می کند
هر سفارشی به منزله مسئله ای است
و هر مسئله ابعاد مختلف خود را دارد .
مانند مشکل سلیقه سفارش دهنده ، محدودیت ها و کنترل های گوناگون قانونی
، اخلاقی و عقیدتی که طراح باید از کنار همه اینها به آرامی رد شود
و بالاخره طرحی را ارائه دهد که سبب برانگیختن انواع ممانعت ها و
مخالفت ها نشود طبیعی است که این گونه کارکردن مشکل است اما
گذشتن از لابه لای مشکلات و پیدا کردن یک ایده قابل قبول نیز خود
مهارت و شیرینی خاصی دارد …
برگرفته از کتاب مرتضی ممیز
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز می خواستم آثاری از استاد عزیزم (استاد عبدالرضاچارئی) که بنده افتخار داشتم با ایشان
مدتی درس طراحی نشانه ها را داشتم برای شما علاقه مندان به هنر نمایش دهم.
خط نقاشی : عبدالرضا چارئی
دیروز داشتم چند رباعی منسوب به شیخ ابوالسعید ابوالخیر? را میخواندم. به نظرم بسیار زیبا رسیدند. یکی از آنها حسابی سرمستم کرد. اجازه بدهید شما را هم در این مستی شریک کنم:
گفتم: چشمم... گفت: به راهش میدار
گفتم: جگرم... گفت: پر آهش میدار
گفتم که: دلم... گفت: چه داری در دل؟
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار!
تعداد زیادی رباعی به روزگار ما رسیده است که شاعر آنها را شیخ ابوالسعید ابوالخیر دانستهاند? اما بسیاری از آنها را در دیوان عارفان دیگر هم میتوان یافت (به عنوان مثال تقربیا تمامی رباعیات خواجه عبدالله انصاری را به نام شیخ هم نوشتهاند.) شاید تعجب کنید اما بعضی از این رباعیها را در دیوان مولوی که ??? سال بعد از ابوالسعید ابوالخیر میزیسته دیدهام! به همین دلیل بهتر است بگوییم این رباعیات منسوب به شیخ ابوالسعید ابوالخیر هستند.
ایران زادگاه عرفان بود. از زمان سلطانالعارفین بایزید بسطامی? با اینکه ایران در تسلط خلیفهی بغداد بود زبان فارسی به عنوان زبان رسمی عارفان و صوفیان به کار رفت اما زبان عربی زبان رسمی فقیهان بود. جالب اینکه افرادی که به نحوی با هر دو طایفهی عارفان و فقیهان دمخور بودهاند کتابهای فقهیاشان را به زبان عربی و متون عرفانیاشان را به زبان فارسی نوشتهاند مثل: جناب امام محمد غزالی. ابن بطوطه? ? جهانگرد معروف میگوید : در قاهره گروهی از درویشان ایرانی را دیدم که خانقاهی داشتند و ذکر میگفتند و سماع میکردند. در زمان او (نیمهی اول قرن ?) دنیای اسلام به دو بال شرقی و غربی تقسیم میشده که تقریبا بغداد مزر این دو ناحیه بوده. در بخش شرقی که از ایران تا هند و چین را شامل میشده زبان فارسی زبان رسمی بوده و در بخش غربی زبان عربی. یکی از دلایل نفوذ زبان فارسی کوششهای عارفان و صوفیان در ترویج مرام و آموزههای خود بوده (بال غربی در تسلط خلیفهی بغداد و فقهای حنفی و حنبلی ? بوده لذا صوفیان در بال شرقی آزادی عمل بیشتری داشتهاند).
"هرمان اته" خاور شناس آلمانی درباره شیخ ابوسعید ابوالخیر چنین آورده است: «وی نه تنها استاد دیرین شعر صوفیانه بشمار میرود، بلکه صرف نظر از رودکی و معاصرانش، میتوان او را از مبتکرین رباعی که زاییده طبع ایرانی است دانست. ابتکار او در این نوع شعر او دو لحاظ است: یکی آنکه وی اولین شاعر است که شعر خود را منحصراً به شکل رباعی سرود. دوم آنکه رباعی را بر خلاف اسلاف خود نقشی از نو زد که آن نقش، جاودانه باقی ماند. یعی آن را کانون اشتعال آتش عرفان [و] وحدت وجود قرار داد...»
به این ترتیب شیخ ما? سنت پسندیدهای را بنیاد نهاد که پس از او به همت عارفان دیگر ادامه یافت. کمتر عارف برجستهای را میتوان یافت که شعر لطیفی نسروده باشد از خواجه عبدالله انصاری گرفته تا علامهی طباطبایی. رباعی دیگری منسوب به شیخ را میخوانیم:
ای در دل من اصل تمنا همه تو
وی در سر من مایهی سودا همه تو
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
استاد ممیز در گفتگو با فیروزه صابری که در کتاب نشانه های ممیز آمده است در خصوص طراحی لوگوتایپ چنین می گوید: در طراحی نشانه، بعضی اوقات میدان فعالیت موضوع آن قدر متنوع است که انتخاب یک نقش نمی تواند جوابگوی تمام آن فعالیت ها باشد. لذا « نام » موضوع به عنوان محور طراحی انتخاب می شود. نشانه نوشته هایی که با حروف طراحی کردم اغلب به این دلیل بوده است.
از اینجا بود که در واقع « گرایش» به طراحی « نوشته های نوشتاری » آغاز شد و در حقیقت توجه خاص به فرهنگ خودمان در من پدید آمد و ... شاید اولین کوشش در این مورد، نشانه ای بود که به نام « حقیقی » طراحی کردم . ناصر حقیقی، عکاس، در مورد دفتر کارش به من سفارش داد. از اسمش به اضافه مسئله چشم و دیافراگم و دکلانشور استفاده کردم و آن طرح را ساختم. ![]() ![]() لوگوتایپ غزل : نمایشی از محتوی تغزلی داستان را شامل می شود.
لوگوتایپ دایره مبنا : حروف طوری در اطراف دایره سرخ وسط قرار گرفته اند که گویی برای تصاحبش به آن حمله ور شده اند. ![]() لوگوتایپ غریبه و مه : بر اساس داستانش، نوشته شکلی خشن و بدوی دارد.
لوگوتایپ ملکوت : فضای خاص موضوع را تداعی می کند. ![]() لوگوتایپ ستارخان: در حروف « ستارخان » طغیان نمایانده شده است .
آرامش در حضور دیگران : در حا ل بیمارگونه قهرمان فیلم به نمایش در آمده است . ![]() لوگوتایپ آرمه : حالتی ساختمانی دارد.
لوگوتایپ شارستان: سعی در به وجود آمدن نشانه هایی با ترکیب سنتی شده است. لوگوتایپ فارابی : طوری طراحی شده که حالتی از یک ساز ملی را القا می کند و ترکیبی از خط کوفی به ثلث یادآور مقطع زمان زندگی فارابی است . ![]() لوگوتایپ رضا عباسی : دراین نشانه با آنکه نوشته شباهتی به امضاء رضا عباسی ندارد، اما ، نشانه حالتی امضاء گونه دارد ، گل اسلیمی شاه عباسی و ریتم حروف، بستگی نام را به زمان زندگی هنرمند و به ترکیب بندی های سنتی خوشنویسی نشان می دهد، هر چند که مجموع، ترکیبی امروزی و نو دارد.
لوگوتایپ کارگاه عکس حقیقی: در این مورد نیز سعی در به وجود آمدن نشانه هایی با ترکیب سنتی شده است. ![]() لوگوتایپ کتاب ایران: کرسی بندی یک مکتوب قدیمی، به یاد می آید و نامه نگاری با موضوع کتاب فروشی هماهنگی دارد.
لوگوتایپ جامعه مشاوران ایران : حروف مخفف ج.م.الف که حروف اول کلمات نام جامعه است به شیوه ی خط بنایی و با پرداختی تازه و فنی طراحی شده است . منبع : پرشین جی اف ایکس
|
70 فرقه شیطان پرستی
شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشترهای خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس نشانههایی ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.
به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که بعضی متولیان فرهنگ و هنر دست روی دست گذاشته و بودجه های ملی را صرف برگزاری این همایش و آن کنفرانس می کنند تا حرفها و شعارهای رنگارنگ در سطور کاغذی گزارش کارها به تصویر کشیده شود و همراه با تشویق حضار از بلندگوهای سخنرانی به گوش رسد ، دشمنان این مرز و بوم پا را از برگزاری همایش، کنفرانس و گردهماییهای یکبار مصرف فراتر گذاشته و در دایره عمل از هر روزنه ای برای نفوذ به فکر و روح اقشار مختلف جامعه به ویژه قشر جوان و نوجوان استفاده می کنند.
امروز برخلاف تصور عده ای که جنگ و دشمنی را تنها در آمدن توپ و تانک به مرزها و درگیری مسلحانه خلاصه می کنند جنگ و رویایی قدرتها از زمین و هوا به مرزهای اندیشه کشیده شده است و ابرقدرت های جهان از راههای مختلف می کوشند تا هویت، اندیشه و باور حاکم بر افراد یک جامعه را بر علیه دین، مذهب و ملیت آن کشور تحریک کنند و از آب گل آلود برای خود ماهیهای فربه بگیرند.
مسلما جامعه ای که ساکنان آن نسبت به هنجارها و قوانین ان جامعه تعصب خاصی نداشته باشند در هنگام خطر نیز واکنش لازم را برای نجات آن از خود بروز نمی دهند که این یعنی تسلیم در برابر دشمن، بدون جنگ و خونریزی!
ساختن حباب کاغذ از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و .... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی » به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود
تلاش برای دوری جوانان از مذهب و اندیشه های ناب اسلام، سوق دادن مردم به طرح سئوالاتی درباره آفرینش و فلسفه وجودی جهان که هرگز به جوابهای منطقی نمی رسد، خشن جلوه دادن اسلام و تبلیغ مذاهب دیگر در کانالهای فارسی زبان غرب، سوء استفاده از مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، گرانی، تورم، مسائل ازدواج و... و منتسب کردن آنها به حکومت دینی در کشور، ساختن حباب کاغذ از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و .... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی » به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود.
این موضوعات قبل از آنکه زنگ خطری را به صورت جدی برای مسئولان به صدا در آورد تعداد قابل توجهی را به سمت خود کشانده است تا شاید جوانان و نوجوانان رشید این کشور با چشمانی بسته و ذهنی گنگ در صف فریب خوردگان اهریمن بایستند و چه بسا در این راه جان و مال و ناموس خود را نیز از دست بدهند.
در این بین شهر کرج و به خصوص شهرهای اقماری آن از وجود چنین خطری مصون نیست و هر از گاهی از گوشه و اطراف خبر دستگیری و متلاشی شدن برخی باندها که در راستای رشد و گسترش فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی فعالیت می کنند به گوش می رسد که البته آهنگ اقدامات پیشگیرانه با رشد این فرقه ها همخوانی ندارد.
زمانی که دو سال قبل فرمانده وقت انتظامی استان تهران از دستگیری دهها عضو یک گروه شیطان پرست در کنسرتی که در باغات اطراف شهر کرج برگزار شده بود خبر داد ، مسئولان و شهروندان آگاه شدند که خطر گرایش جوانان ونوجوانان به فرقه های انحرافی و عرفانهای نوظهور از مرحله تهدید گذشته و برخی با جسارت تمام، جشنها و مراسم شیطانی خود را با سر و صدای زیاد برگزار می کنند که دستگیری دهها نفر از آنان در یک جشن مختلط تنها نمونه ای از آن است.
شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشترهای خاص تیغ دار، دستبندهای متنوع و عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس به عنوان نشانههای ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی بیان شده است که حضور افراد با چنین متعلقاتی در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما کاملا محسوس است.
همچنین علاوه بر ماهواره ها و سایتهای اینترنتی انتشار کتب متعددی نیز برای ترویج این جریان در داخل کشور عامل رواج این فرقه ها شده است.
جریان شیطان پرستی در غرب با ابزار موسیقی اعلام موجودیت کرد و روابط نامشروع، موسیقی متال، رفتارهای ساحرانه و اعمال و مناسک خاص ماورایی و جادوگری از ویژگیهای این جریان است.
بیش از ?? فرقه وابسته به جریان شیطان پرستی در حال حاضر در کشور به صورت زیرزمینی اما ظاهرا به راحتی فعال هستند!
این زن و شوهر پس از به دنیا آمدن کودکشان «ح» مدعی شدند روح شیطانی در این کودک وجود دارد و باید از بین برود اما نه اینکه به طور مستقیم کشته شود بلکه باید آنقدر شکنجه اش کنند تا خودش جان بسپارد
زمانی که عموی کودک 9 ساله در مدرسه برادر زاده اش حضور یافت تا با مدیر مدرسه در باره شکنجه هایی که از سوی پدر و مادر این کودک در حق او روا می شود سخن بگوید ، کسی تصور نمی کرد که نفوذ فرقه های انحرافی در جامعه تا حدی است که والدین یک کودک بیگناه حاضر می شوند با چشمپوشی بر عاطفه و مهر مادری و پدری، فرزند خود را قربانی سخت ترین شکنجه ها کنند تا نظر سران فرقه ای که در آن عضو هستند تامین شود.
پس از درمیان گذاشتن این موضوع با پلیس و دخالت قانون مشخص شد از وقتی «ح» به دنیا آمده است پدرش به شدت با او بدرفتاری می کرد و کتکش می زد. او به عضویت یک فرقه انحرافی درآمده بود که البته رؤسای آن فرقه خاله و شوهرخاله «ح» هستند.
پدر به شدت تحت تاثیر آنها قرار داشت و هر چه می گفتند بدون هیچ سئوالی انجام می داد. این زن و شوهر پس از به دنیا آمدن کودکشان «ح» مدعی شدند روح شیطانی در این کودک وجود دارد و باید از بین برود اما نه اینکه به طور مستقیم کشته شود بلکه باید آنقدر شکنجه اش کنند تا خودش جان بسپارد.
تا چهار سالگی «ح»، او فقط از سوی پدر مورد آزار قرار می گرفت اما از وقتی همسرش هم به عضویت این فرقه درآمد شرایط کودک بدتر شد. تحقیقات بیشتر نشان داد از آنجا که مراد فرقه دستور داده بود هرگاه برای هر یک از مریدانش مشکلی پیش آمد این کودک باید تنبیه شود «ح» بسیار مورد آزار قرار می گرفت و علاوه بر اینکه پدر و مادر «ح» او را می زدند سایر اعضای این فرقه هم وی را آزار می دادند در حالی که سران این فرقه کودک خودشان را قدیس می خواندند و به او بسیار احترام می گذاشتند.
عموی این کودک در خصوص ابعاد دیگر این جنایت می گوید : یکسال و نیم پیش بود که متوجه شدم یکی از مریدان این فرقه «ح» را به بالای کوه برده تا از آنجا به پایین پرت کند اما در آخرین لحظه پشیمان شده و کودک را بازگردانده است. همان موقع طی نامه ای مسئولان را در جریان فعالیت این فرقه و اقدام به قتل برادرزاده ام قرار دادم اما رسیدگی نشد.
پس از اظهارات این مرد تحقیقات پلیس نشان داد پدر و مادر «ح» جنین پنج ماهه شان را هم با دستور رؤسای فرقه انحرافی از بین برده اند چون به آنها گفته شده بود روح شیطانی در این جنین هم حلول کرده است.
سرانجام با توجه به اینکه احتمال می رفت «ح» در صورت بازگشت به خانه توسط پدر و مادرش به قتل برسد به دستور دادستان به بهزیستی کرج تحویل داده شد. همچنین دادستان کرج دستور داد تحقیقات ویژه در مورد این فرقه و اعضایش انجام شود.
در خصوص این عمل هولناک همین بس که بعدها مشخص شد از آنجه که خاله و شوهر خاله «ح» صاحب فرزند پسر نمی شدند از سر حسادت این کودک را به شیطانی بودن متهم کردند تا از این طریق عقده نداشتن پسر در خود را درمان کنند.
با تقویت ایمان ؛ مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم
رئیس اداره تبلیغات اسلامی شمال کرج در گفتگو با خبرنگار مهر از فعالیت برخی فرقه های انحرافی و مکاتب نو ظهور در جامعه اسلامی ایران اظهار تاسف کرد و از شهروندان به ویژه جوانان خواست تا با تمسک به ارزشهای دینی و تعالیم ناب اسلام هوای نفس را مغلوب اراده و ایمان خویش سازند.
شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند
حجت الاسلام مسعودی با بیان اینکه باید مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم اظهار داشت: به روز بودن جریان شناسی فرقه های انحرافی از مشکلات سازمان تبلیغات اسلامی می کاهد زیرا باعث می شود به صورت ملموس تر و دقیقتری با عقاید این فرقه ها آشنا شویم و در پاسخ به شبهات مطرح شده به صورت مطلوبتری عمل کنیم.
مسعودی ادامه داد: بسیاری از فرقه های یادشده نیاز جوانان و نوجوانان به مذهب را نشانه می روند و از این طریق تلاش می کنند عقاید خود را ترویج دهند در حالی که اگر شناخت خود را نسبت به عقاید یادشده به روز کنیم می توانیم با گسترش فرهنگ ناب اسلامی در میان نوجوانان و جوانان مانع از جذب آنها به عقاید انحرافی شویم.
وی بیان کرد: تعداد فرقه های انحرافی در جهان افزایش یافته که این امر مسئولیت ما را در قبال شناخت این فرقه ها و جلوگیری از گرایش جوانان و نوجوانان به آنها افزایش می دهد.
رسانه ها شیطان پرستی را ریشه کن کنند
حجت الاسلام پور مظاهری عضو شورای شهر کرج نیز در گفتگو با مهر از رسانه های جمعی و گروهی خواست تا با افزایش آگاهیهای مردم در زمینه بنیاد سست گروههای همسو با شیطان آنان را از انگیزه های شوم گردانندگان اصلی این فرقه ها مطلع سازند.
وی اظهار داشت: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند.
رئیس کمیسون فرهنگی اجتماعی شورای شهر کرج گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروهها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است و متولیان فرهنگ و هنر باید با دقت بیشتری برای ریشه کن نمودن آنان اقدام کنند.
این کارشناس آگاه مسائل اجتماعی تاکید کرد: شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند.
وی در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی افزود: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند.
فرقههای انحرافی نیازمند مقابله فرهنگی است
معاون تبلیغ حوزه علمیه قم نیز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: با ادیان و فرقههایی که توسط عواملی از خارج کشور تحریک و تقویت میشوند تا مرکزیت نظام اسلامی را تضعیف کنند، مقابله فرهنگی میشود.
حجتالاسلام نبوی افزود: اگر این ادیان و فرق علیه شیعه تبلیغ کردند یا کاری انجام دادند که باعث تخریب مبانی اسلام و شیعه شود ما در مقابل آنها فعال میشویم.
وی ادامه داد: در همین راستا کارگروههایی در زمینه زرتشتیگری، مسیحیت، بهائیت، صوفیه، اهل حق، وهابیت و عرفانهای نو ظهور راهاندازی شده و کار آنها این است که اگر توطئهای در حال شکلگیری است با آن مقابله فرهنگی کنند.
معاون تبلیغ حوزه علمیه قم به تبلیغات اینترنتی این معاونت اشاره کرد و گفت: امروزه اینترنت یکی از ابزارهای مهم تبلیغ به حساب میآید و اگر از آن درست استفاده شود، برای رساندن پیامهای دینی مناسب است.
وی افزود: کارشناسان این معاونت در سایتهای شبهه افکن و ضد دین و شیعه حضور پیدا کرده و با مناظره طرف مقابل را اقناع میکنند.
به هر روی به نظر می رسد موضوع روایج فرقه های انحرافی در جامعه به ویژه در میان جوانان مسئله ای است که دست اندرکاران فرهنگی کشور باید بیش از گذشته بر روی آن تمرکز کرده و با برنامه ریزی فرهنگی مناسب از شیوع این آسیب خطرناک در جامعه جلوگیری کنند
یک کارشناس و آسیب شناس مسائل فرهنگی ترویج فرقه ها و نحله های انحرافی را یکی از مهمترین توطئه های دشمن علیه مسلمانان عنوان کرد و گفت: تعالی و پیشرفت در گرو تقویت فرهنگ عمومی است.
مسعود عباسی اظهار داشت : در جهان بیش از چهار هزار فرقه تخدیری و خرافه پرستی به وجود آمده است که غرب و به ویژه آمریکا منشاء و بستر اکثر آنها است.
این کارشناس با تاکید بر اینکه مبارزه با نحلههای انحرافی باید با جدیت پیگیری شود ادامه داد : دشمنان ایمان، باور و هویت جوانان را نشانه گرفته اند تا بنیاد این نظام را متزلزل سازند و اگر در مقابل این چالش اساسی با هوشیاری عمل نگردد بیم آن می رود که روزانه بر شمار فریب خوردگان افزوده شود.
به هر روی به نظر می رسد موضوع روایج فرقه های انحرافی در جامعه به ویژه در میان جوانان مسئله ای است که دست اندرکاران فرهنگی کشور باید بیش از گذشته بر روی آن تمرکز کرده و با برنامه ریزی فرهنگی مناسب از شیوع این آسیب خطرناک در جامعه جلوگیری کنند.
در این میان نقش نهادهای فرهنگی و رسانه بیش از سایر نهادها در شناسایی اسیبها و بسترسازی برای پیشگیری از ابتلا جامعه به این آسیبهای نوظهور می تواند تاثیرگذار باشد.