کد جلوگیری از راست کلیک موس

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مجلس های دانش عبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
رها طاهری(41)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :18
کل بازدید :761873
تعداد کل یاداشته ها : 85
103/2/8
9:7 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
رها طاهری[767]
بسم الله الرحمن الرحیم من نه عاشق بودم ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت گرچه در حسرت گندم پوسید من خودم بودم و هر پنجره ای که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود و خدا می داند بی کسی از ته وابستگی ام پیدا بود...

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی عاشقان شکوفه های زندگی ((( لــبــخــنــد قـــلـــم ((( جاده صدایم کن... عکس و مطلب جالب و خنده دار آموزه ـ AMOOZEH.IR منتظر ظهور افســـــــــــونگــــر بچه مرشد! ♥هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب♥ رقصی میان میدان مین پژواک ****شهرستان بجنورد**** +O BABI 1992 .: شهر عشق :. اس ام اس جوک SMS jok منطقه آزاد احمد چاله پی ستاره سهیل انسان جاری دهیاری روستای آبینه(آبنیه) مشاوره - روانشناسی شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد Dark Future سلامتی و فرج امام زمان صلوات عشق ترانه ی زندگیم (Loyal) Manna السلام علیک یا علی بن موسی الرضا گذری به نام امام نقی علیه السلام behtarinamkhoda گلی از بهشت عاشق فوتبال20 ایـــــــران آزاد asheghe tanha جواد قدرتی javadghodrati با ولایت زنده ایم کیمیا نوری چایی_بیجار صدفی برای مروارید سید خراسانی پرسپولیس کسب درامد و تجارت اینترنتی و معرفی سایت های خوب برای شروع کار هدایت قرآنی ایرانیان ایرانی سکوت پرسروصدا عشق تابینهایت پـنـجـره تنهاترین صل الله علی الباکین علی الحسین کودکان استثنایی دنیای شادی خوش مرام ☆ღ•.کلــــــبه ی شــــــــــــــعـر•.ღ☆ ►▌ ....عسا قلم....▌ ◄ روان شناسی و کودکان استثنایی مقاله های تربیتی MOHAMMAD مذهب عشق پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ مناجات با عشق شیدایی .: دهکده عشق :. بی انتهای دور امپراتوری هخامنشیان ME&YOU *غدیر چشمه هیشه جاری* یادداشت های من مندیر به دلتنگی هام دست نزن جیگر نامه صبح دیگری در راه است جوانان بیجار وبلاگ رسمی علیرضا خسروی مجله تفریحی سرگرمی فیسبوکی ها فروشگاه شاپ تو شاپ شهدا شرمنده ایم آزادی بیان راز خوشبختی پری دریایی موسسه تبلیغاتی ایساتیس لطیفه ، تا ریخی ، مذ هبی، اخلا قی ، سر گر می . جوک و خنده عکس ببین کیف کن دهاتی قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول روان شناسی و روان شناسی کودک و نوجوان ミ★ミسکوت غمミ★ミ Romance هر چی بخوای ولایی پرسش مهر + پیشرفت، راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟) آرش...پسر ایده آل من زندگی زیباست پس بخند خاطره دوستانه غم دنیا رو دوشمه.... طوفان در پرانتز - نرم افزار شاعره . قاضی مالخر بهترین ها دراینجا همه جور اس ام اس آینده ی سبز عاشقانه ها دنیای واقعی جک جک جکستان تو ان تو یه دختر تنها music 90 راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد عشق به خدا سیاست روز عاشقانه

 

 


مرتضی ممیز (پدر گرافیک ایران)

بیوگرافی استاد مرتضی ممیز


مرتضی ممیز متولد 4/6/1315 تهران، میدان مولوی و فرزند محمدعلی و خانم کوچک، سرانجام در شب ِ 4/8/1384 چشم از جهان گرافیکی خود فرو بست. جهانی که خود ساخت و ساخت و به اتمام رساند. مرتضی ممیز در سال 44 از دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه ی طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینی ِ پاریس دریافت نمود. گفتنی است دوره اخذ لیسانس ممیز 11 سال به طول انجامید و ممیز در این دوره به کارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی و... مشغول بود. سیمای کاریش در این دوره در آثار متعدد روی جلد و پوستر نمایان می نمود. آثارش در این زمان نگاهی نخبه گر و پیشرو داشت. همچنین درگیری های فکری ممیز با نسل قدیمی که گرافیک را در آثاری خرد و همه فهم ِ لاله زار درک می کردند باعث گردید تا همواره با نظام گرافیکی ِ کم توانی در جامعه مواجه گردد که در آن گرافیست، تکنیسین خوانده می شد و اعتبار وی تنها به پول درک می گردید. شاید همین نظام کم توان باعث شد تا در سال 48 پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده ی هنرهای زیبا بدهد. بنیانگذاری این رشته برای دانشجویان هنر باعث گردید تا سیستم ناقص گرافیک که بدست ناتوان(و یا کم توان) نقاشان اداره می شد و می رفت به سمت انحطاط برود، جان بگیرد و تلاشی را برای پا گرفتن در خشکزارِ این سرزمین آغاز کند و در ادامه گرافیستهایی نوجو پدید آیند و برگ تازه ای از آثار گرافیک را بازگشایی نمایند.
تا این زمان(1348) مرتضی ممیز به غیر از طراحی گرافیک برای کتابها و پوسترها، تلاشی را تحت عنوان مدیرهنری در مجلاتی چون ایران آباد(39) کتاب و کیهان هفته(40و41)، فرهنگ(40) کاوش(42و43)، نگین(44) آغاز نمود. مجلاتی که نحوه و سبک کاری ممیز را در جامعه تثبیت و معرفی نموده است. آثار ممیز در این دوره در کتاب هفته به چنان پرکاری و دوره ی خلاقی بدل می گردد که نام ممیز را به عنوان گرافیستی مولف و کم نظیر بر سر زبانها می اندازد. همچنین ادامه کار ممیز در نشریات فرهنگ و نگین، راه را برای ورود گرافیستهای جوان و نوجوی دهه ی 40 مانند فرشید مثقالی باز می نماید. آثار روی جلد ممیز برای نشریه کتاب هفته نمونه هایی از چاپ (سیلک و لیتوگرافی) موفق و خلاقانه ای است که ارزشهای گرافیکی بسیار مفیدی را با خود به همراه دارد. تصویرسازی های درون کتاب نگاه نوجو و بی قرار او را که کمی متاثر از آثار گرافیکی اروپای شرق به خصوص لهستان و شوری سابق می نمود را داراست. این نگاه چنان از فیلتر مرتضی ممیز گذشت که تاثیر آن را بر جریان گرافیک و آثار گرافیستها می توان مشاهده نمود. روی جلدها در نگین و فرهنگ و زندگی نمونه ی برخورد خلاق و گرافیکی با موضوعاتی چون مشاهیر و ادبا می باشد که اگر چاپ نا مرغوب آن زمان را در دست پر خمیر ممیز، جذاب و حتی شاهکار بدانیم، کم بیجا نگفته ایم. در این دوره، صنعت چاپی که جای چندانی برای مانورِ تونالیته ها و رنگها ندارد با طراحی و شگردهای ممیز به دوره ای از کارهای خلاق و متفاوت بدل گردیده است و راه را برای ورود آثارِ آوانگارد در گرافیک می گشاید. می بایست به یاد آوریم در این دوره گرافیست از مرز برش کاغذ خود هم مطمئن نبودند و حاصل چاپ شده آثارشان معمولا فرق زیادی با نمونه طراحی شده داشته است ولی ممیز با مصالحه، سعی در ایجاد فضای کاری خلاق و پویا به نفع خویش می نماید. ممیز در این آثار به هیچ وجه گرفتار تولید آثاری صرفا ً تکنیکی نگردیده و همواره ابزار را در راه بیان ایده ها و افکارش به کار بست.
چندان مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم واژگان گرافیکِ آکادمیکِ امروز، عمری به اندازه ی مرتضی ممیز دارد یا شاید بهتر بگوییم عمری وابسته ی به مرتضی ممیز دارد. همچنین او از سال 48 تاکنون با تربیت خیل بسیاری از دانشجویان گرافیک تاثیر مثبتی بر ارتقاء و شناخت گرافیک در بین جامعه ی ایرانی داشت. ممیز علاوه بر دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشکده ی هنرهای تزیینی و دانشگاه فارابی نیز تدریس نمود و رییس انتخابی کمیته هنرهای تجسمی یونسکو در تهران بوده است. عضو International Advertising Association نیویورک تا سال 54 بوده است و از سال 56 تاکنون نیز یکی از اعضای انجمن بین المللی طراحان گرافیک محسوب می گردد. علاوه بر اینها وی عضو موسس و رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و مشاور هنری و داور چندین بینال و نمایشگاه در داخل و خارج از ایران محسوب می گردد.
در ادامه فعالیت مرتضی ممیز در دهه چهل، وی مدیر هنری نشریات ِ فرهنگ و زندگی(48تا57)، رودکی(50 تا57)، سینما(53و54)، معماری و هنر ایران(66)، کلک(69تاکنون)، نگاه نو(70تا78)، شریف(72تا80)، تصویر(71)، Silk Road(73و74)، فصلنامه خاورمیانه(73)، گفتگو(73تاکنون)، پیام امروز(73تا79)، زمان(73تا79) و جشنواره ی جهانی فیلم تهران(52تا56) نیز به شمار می آید.
در حوزه ی تئاتر نیز با آثار «دیکته و زاویه» نوشته غلامحسین ساعدی و کارگردانی رشیدی در سال47 آغاز به کار نمود و طراحی صحنه ی این کار را بر عهده داشت و در ادامه طراحی صحنه هایی چون پرواربندان(ساعدی)، لئوکادیا(ژان آنوی- سمندریان)، وای بر مغلوب(ساعدی-رشیدی)، بازرس(گوگل-انتظامی) و...و همچنین طراح نورِ بازگشتی نیست(گلچهره سجادیه)، دندون طلا(داود میرباقری) و... را خلق نموده است. او علاوه بر آثار پوستر فیلم مانند ستارخان(علی حاتمی)، طبیعت بی جان(سهراب شهیدثالث)، مادر(علی حاتمی)، هامون(داریوش مهرجویی) و... سه انیمیشن کوتاه با عنوانهای: آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت(50)، یک نقطه ی سبز(51) و سیاه پرنده(52) را در پرونده خویش دارد. همچنین تصویرگر کتابهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان محسوب می شود که مطرح ترین آنان مانند «اینک خورشید» نگاهی بسیار خلاق و جذاب در مقوله تصویر دارد، نگاهی پویا به پدیدآوری تصویرسازی کتاب کودک با مصالح تکرارشونده و درک مناسب از ویژگی های تصویر در خدمت متن. در تصاویر این کتاب با استفاده از فنون دستگاه کپی تصاویر طراحی شده توسط خود ممیز تکرار و کنار یکدیگر کلاژ گردیده است. آثار این کتاب نشان از هوش بالای طراح در گزینش و استفاده از تکنینک دارد. همچنین کتاب «قصه های قرآن» که یکی از معروفترین آثار وی با تکنیک «اسکراچ برد» به حساب می آید راهی تازه در تهیه ی تصویر سیاه و سفیدِ کتابهای نوجوانان می باشد. اتفاقی که تاثیر آن را در آثار تصویرگران هم نسل و بعد از خود به صورتی جدی می توان پیدا نمود. تمام آثار چاپ شده و فعالیتهای گذشته وی در اعتلای گرافیک و گذر از «کم دانسته ها» موثر و توانا بوده است.
مرتضی ممیز علاوه بر دهها عنوان مقاله، نقد و گفتگو، آثاری را در هیبت کتاب به طبع رسانیده است که از جمله آنها می توان طراحی و نقاشی( وزارت آموزش و پرورش-51)، Graphic art in iran(شورای عالی فرهنگ و هنر-53)، طرح تزیینی و نقشه کشی (وزارت آموزش و پرورش-54)، نشانه ها(چهاررنگ-62)، طراحی اعلان(ویلهم-1984-آلمان)، تصویر و تصور(اسپرک-68)، طراحی روی جلد(ماه ریز-80)، طراحی اعلان جلد2(مرکز-81)، طراحی نشانه جلد2(ماه ریز-81) را ذکر نمود.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضی ممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا:) دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و.... وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود.
چندان مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم واژگان گرافیکِ آکادمیکِ امروز، عمری به اندازه ی مرتضی ممیز دارد یا شاید بهتر بگوییم عمری وابسته ی به مرتضی ممیز دارد. همچنین او از سال 48 تاکنون با تربیت خیل بسیاری از دانشجویان گرافیک تاثیر مثبتی بر ارتقاء و شناخت گرافیک در بین جامعه ی ایرانی داشت. ممیز علاوه بر دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشکده ی هنرهای تزیینی و دانشگاه فارابی نیز تدریس نمود و رییس انتخابی کمیته هنرهای تجسمی یونسکو در تهران بوده است. عضو International Advertising Association نیویورک تا سال 54 بوده است و از سال 56 تاکنون نیز یکی از اعضای انجمن بین المللی طراحان گرافیک محسوب می گردد. علاوه بر اینها وی عضو موسس و رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و مشاور هنری و داور چندین بینال و نمایشگاه در داخل و خارج از ایران محسوب می گردد.
در ادامه فعالیت مرتضی ممیز در دهه چهل، وی مدیر هنری نشریات ِ فرهنگ و زندگی(48تا57)، رودکی(50 تا57)، سینما(53و54)، معماری و هنر ایران(66)، کلک(69تاکنون)، نگاه نو(70تا78)، شریف(72تا80)، تصویر(71)، Silk Road(73و74)، فصلنامه خاورمیانه(73)، گفتگو(73تاکنون)، پیام امروز(73تا79)، زمان(73تا79) و جشنواره ی جهانی فیلم تهران(52تا56) نیز به شمار می آید.
در حوزه ی تئاتر نیز با آثار «دیکته و زاویه» نوشته غلامحسین ساعدی و کارگردانی رشیدی در سال47 آغاز به کار نمود و طراحی صحنه ی این کار را بر عهده داشت و در ادامه طراحی صحنه هایی چون پرواربندان(ساعدی)، لئوکادیا(ژان آنوی- سمندریان)، وای بر مغلوب(ساعدی-رشیدی)، بازرس(گوگل-انتظامی) و...و همچنین طراح نورِ بازگشتی نیست(گلچهره سجادیه)، دندون طلا(داود میرباقری) و... را خلق نموده است. او علاوه بر آثار پوستر فیلم مانند ستارخان(علی حاتمی)، طبیعت بی جان(سهراب شهیدثالث)، مادر(علی حاتمی)، هامون(داریوش مهرجویی) و... سه انیمیشن کوتاه با عنوانهای: آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت(50)، یک نقطه ی سبز(51) و سیاه پرنده(52) را در پرونده خویش دارد. همچنین تصویرگر کتابهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان محسوب می شود که مطرح ترین آنان مانند «اینک خورشید» نگاهی بسیار خلاق و جذاب در مقوله تصویر دارد، نگاهی پویا به پدیدآوری تصویرسازی کتاب کودک با مصالح تکرارشونده و درک مناسب از ویژگی های تصویر در خدمت متن. در تصاویر این کتاب با استفاده از فنون دستگاه کپی تصاویر طراحی شده توسط خود ممیز تکرار و کنار یکدیگر کلاژ گردیده است. آثار این کتاب نشان از هوش بالای طراح در گزینش و استفاده از تکنینک دارد. همچنین کتاب «قصه های قرآن» که یکی از معروفترین آثار وی با تکنیک «اسکراچ برد» به حساب می آید راهی تازه در تهیه ی تصویر سیاه و سفیدِ کتابهای نوجوانان می باشد. اتفاقی که تاثیر آن را در آثار تصویرگران هم نسل و بعد از خود به صورتی جدی می توان پیدا نمود. تمام آثار چاپ شده و فعالیتهای گذشته وی در اعتلای گرافیک و گذر از «کم دانسته ها» موثر و توانا بوده است.
مرتضی ممیز علاوه بر دهها عنوان مقاله، نقد و گفتگو، آثاری را در هیبت کتاب به طبع رسانیده است که از جمله آنها می توان طراحی و نقاشی( وزارت آموزش و پرورش-51)، Graphic art in iran(شورای عالی فرهنگ و هنر-53)، طرح تزیینی و نقشه کشی (وزارت آموزش و پرورش-54)، نشانه ها(چهاررنگ-62)، طراحی اعلان(ویلهم-1984-آلمان)، تصویر و تصور(اسپرک-68)، طراحی روی جلد(ماه ریز-80)، طراحی اعلان جلد2(مرکز-81)، طراحی نشانه جلد2(ماه ریز-81) را ذکر نمود.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضی ممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا:) دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و.... وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود
ممیز در سال 1344 از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه? طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینیِ پاریس دریافت کرد. دوره اخذ لیسانس ممیز 11 سال به طول انجامید و ممیز در این دوره به کارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی و... مشغول بود.
از دوستان بسیار صمیمی و هم‌رشته‌ی او می‌توان به آقای محمود جهان پناه اشاره کرد. در سال 1348 پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده هنرهای زیبا ارائه نمود. بنیانگذاری این رشته برای دانشجویان هنر باعث گردید تا سیستم ناقص گرافیک جان بگیرد و تلاشی را آغاز کند. تا این سال ممیز به‌غیر از طراحی گرافیک برای کتاب‌ها و پوسترها، تلاشی را تحت عنوان مدیر هنری در مجلاتی چون ایران آباد، کتاب هفته، کیهان هفته، فرهنگ، کاوش، نگین آغاز نمود. مجلاتی که نحوه و سبک کاری ممیز را در جامعه تثبیت و معرفی نموده‌است.
آثار ممیز در این دوره در کتاب هفته به چنان پرکاری و دوره خلاقی بدل می‌گردد که نام ممیز را به عنوان گرافیستی مولف و کم نظیر بر سر زبانها می‌اندازد. همچنین ادامه کار ممیز در نشریات فرهنگ و نگین، راه را برای ورود گرافیستهای جوان و نوجوی دهه? 40 مانند فرشید مثقالی باز کرد.
آثار روی جلد ممیز برای نشریه کتاب هفته نمونه‌هایی از چاپ (سیلک و لیتوگرافی) موفق و خلاقانه‌ای است که ارزشهای گرافیکی بسیار مفیدی را با خود به همراه دارد. وی در همان سالها یکی ازمهم‌ترین اثر مدرن تاریخ معاصر را با طراحی چاقوهای واژگون شکل داد. اثر چاقوهای او اجتماعیترین اثر است که از دهه 40 به بعد پدید آمده‌است.
مرتضی ممیز در طول نیم قرن فعالیت هنری خود در ایران و عرصه هنر بین‌المللی، در احیا و ابداع هنر گرافیک در ایران و پیشبرد و گسترش فرهنگ ملی و سنت‌های هنری نقش بارزی داشت. وی آذرماه سال 1383 به‌عنوان استاد برجسته? فرهنگستان هنر، در مراسمی، ازسوی سیدمحمد خاتمی (رئیس‌ جمهور وقت) تجلیل شد.
ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و از 23 آبان‌ماه 1384 برای تازه‌ترین دور شیمی‌درمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در سن 69 سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه 1384 برابر 26 نوامبر 2005 درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبان‌کلا، واقع در کردان کرج، به‌خاک سپرده شد.

آیا مرتضی پدر گرافیک ایران است؟


«سال 48 یا 49 بود که با پیشنهاد مرتضی، تغییر رشته دادم و از یک دانشجوی نقاشی، تبدیل به دانشجو و استاد گرافیک رشته تازه‌تاسیس دانشکده هنر شدم»؛
این جمله را محمد احصایی با یادآوری خاطراتش از مرتضی ممیز در حالی بیان می‌کند که نم اشکی در چشمانش حلقه زده و گاهی میان حرف‌هایش در توصیف مرتضی‌خان سکوت می‌کند؛ سکوتی که در پس آن، یادآوری خاطره‌های شیرین و تلخ گذشته او و ارتباطش با مرتضی‌خان نهفته است.بیان دیدگاه احصایی در بیان زوایای شخصیتی مرتضی‌خان از منظر تکنیک گرافیک و شخصیتی، شاید یکی از شفاف‌ترین نقطه‌نظرها درباره او باشد.مرتضی‌خان را نه امروز و دیروز بلکه باید از خلال سال‌هایی به یاد آورد که با کشیدن تابلوی «عروسی ونوس» به عنوان پایان‌نامه نقاشی‌، پای به عرصه حرفه‌ای می‌گذارد؛ سال‌هایی که به عنوان یک هنرمند پیشرو، چاقوهایی را در گلدان می‌کارد.
یکی از دلایل نامیدن مرتضی با چنین لقبی، فعالیت‌های بسیار زیاد او در تبیین راهکارهایی برای توضیح و توصیف گرافیک در نگاه فرهنگی مدیران دولتی بود.
تشکیل انجمن گرافیک و برگزاری دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی گرافیک، بخشی از شکل‌گیری خود را مدیون حضور مرتضی‌خان هستند. چندی پیش از درگذشت او به دیدارش رفته بودیم. هر چند شیمی‌درمانی می‌کرد اما با روحیه‌ای خوب، با تکیه بر عصاهای آلومینیومی و پشتوانه عمری تلاش راسخ و استوار، خودش به استقبال ما آمد و پس از چند ساعت گفت‌و‌گو، تنها با یک جمله بدرقه‌مان کرد: «جوان یادت نرود اگر مصاحبه چاپ شد، چند نسخه از روزنامه را برایم بفرست...».
واسته‌ای که هیچ‌گاه به سبب سهل‌انگاری‌ام اجرا نشد. روز خاکسپاری‌اش در دامنه تپه‌ قبرستان یکی از توابع کردان، ترجیح دادم میان آن سیل جمعیت سرگردان در نبود مرتضی‌خان، به جای خواندن فاتحه، از او و یادش طلب بخشش کنم برای حقی که به گردن من داشت.مرتضی‌خان رفت؛ یک سال است که رفته. خیلی‌هایی را که آن روز در کردان دیدم، شاید دیگر یادی از او نکنند اما خاطره‌اش حتی اگر در ذهن‌هایمان نباشد، در میان طرح‌های او که هر روز می‌بینیم، روبه‌روی‌مان قرار دارد.

مرتضی ممیز به رود می ماند


بعضی آدمها به اخگر می مانند؛ بعضی به تندر و رگبار؛ بعضی به درخت می مانند یا کوه؛ مرتضی ممیز به رود می ماند.
حتی اگر پدر گرافیک ایران نامیده نشود، به رود می ماند. نمی دانم چرا بعضی را خوش نمی آید از اینکه این لقب را به مرتضی ممیز منسوب می کنند. درست است که محمد بهرامی و محمد جوادی پور قبل از ممیز به گرافیک نوین پرداختند؛ درست است که مدرسه هنرهای تزئینی قبل از دانشگاه تهران رشته گرافیک را در برنامه تدریس داشت و حتی اگر آیدین آغداشلو نخستین پوستر نو سینمای نوین ایران را کشیده باشد باز هم این لقب برازنده ممیز است، چرا که تداوم و جریان داشتن است که مهم است، و این خاصیت رود است. حرکتهای تصادفی، منفرد و بگو حتی شاهکاری یکه، کافی نیست. نمی شود این لقب را به جای نیمای یوش به هوشنگ ایرانی نسبت داد، چرا که نوجویی و نو آوری پیاپی است که مهم است: نیاز حرفه را درک کردن، مسیری تازه جست و جو کردن و یافتن و باز جریان داشتن، از هر شیب راهی سرازیر شدن و رویاندن.
اگر تعداد کارهایی را که ممیز در هر رشته طراحی و اجرا کرده به شمار نیاوریم و فقط بعضی از آنها را ملاک گیریم، طراحیهای متفکر و خلاق در هر یک از این گزیده انگشت شمار حتی کافی است که ذهن مدرن ممیز را آشکار کند. این شفافیت نمایان، خصلت رود است.
رشد کلاسهای درس، تعداد شاگردان حرفه ای، بنیان گذاشتن رفتارهای حرفه ای و صنفی و از همه مهم تر کسب اعتبار روز افزون برای حرفه گرافیک مدیون حرکتهای آرام و گاه خروشان است. کدام خانواده است که امروز یکی از اعضای جوان آن به جای دکتر و مهندس شدن نمی خواهد گرافیست شود؟ این اعتبار قطعا از شائبه درآمد فراوان این حرفه نیست. بلکه به سبب جایگاه اجتماعی آبرومندی است که تلاشهای ممیز در ساختن آن سهم به سزایی دارد. سنگها را آرام صیقل دادن، ریشه ها را آب دادن، نهالها را درخت تناور کردن؛ این خاصیت رود است.

گرافیک بعد از ممیز: دعوا بر سر ارثیه ی.... پدری


اگرحتی عده ای مرتضی ممیز را به عنوان پدر گرافیک مدرن در ایران نپذیرند، بدون شک نمی توانند او را در رأس ساختارهای اجتماعی و فعالیت های مدنی طراحان گرافیک ایران نادیده بگیرند.
1. اغلب چارچوب های مدنی در حوزه ی گرافیک در سه دهه ی گذشته به همت و هدایت مرتضی ممیز شکل گرفته اند، جریان های هنری با مدیریت یا حمایت او برگزارشده اند و سیاست های کلان کشوری (همان اندکی که سراغ داریم) با مشاوره ی او به سرانجام رسیده اند
2. به تعبیر من و از منظری متفاوت «پدر گرافیک ایران» لقبی درخور شأن و مقام مرتضی ممیز در گرافیک ایران است. سال ها حضور ممیز در رأس گرافیک ایران وجهه ای پدرانه به او داده بود. مرتضی ممیز گرافیک ایران را بر پایه ی نظام های پدرسالارانه هدایت می کرد. اما نمی توان به راحتی در این باره قضاوت کرد. شاید هدایت جامعه ای از این دست و با این کیفیت، به غیر از اعمال هدایت های پدرسالارانه غیرممکن می نمود. در واقع صحبت در این باره ما را به جامعه شناسی جوامع و توده ها در ایران می کشاند که هم از حوصله ی بحث ما خارج است و هم از حوزه ی تخصص من. به هر تقدیر فارغ از چرایی و چگونگی اش، فضای گرافیک ایران در سه دهه ی گذشته در سایه ی مناسبات پدرسالارانه قرار داشته است
3.بدلیل نقش محوری پدر، بنیان نظام های پدرسالارانه با رفتن او به خطر می افتد. پس از او وارثان به سهم خواهی از میراث پدر روی خواهند آورد و نزاع ها و تفرقه ها شالوده ی جامعه را به خطر می اندازد. اکنون مرتضی ممیز پدر گرافیک ایران از میان ما رفته است. درست از لحظه ی درگذشت مرتضی ممیز، دندان تیزکردن ها برای تصاحب ارثیه پدری آشکار شد، اگرچه مدت ها پیش آغاز شده بود. آنها برای رسیدن به اهداف خود از جنازه ی ممیز هم نگذشتند. اکنون ما شاهد اجتماع ازهم پاشیده ی طراحان گرافیک4 هستیم که دو راه در پیش رو دارد: یا فرد دیگری را در جایگاه ممیز قرار دهد و یا دست به تجربه ی ساختار جدیدی در مدیریت مدنی طراحان بزند.
مورد اول در موقعیت کنونی منتفی به نظر می رسد مگر آن که اهرم های نه چندان مدنی دست به کار این امر شوند چراکه شخصی که جامعیت و مقبولیت ممیز را برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی داشته باشد، وجود ندارد. مورد دوم دست کم به عنوان تجربه های مقدماتی یک نظام دموکراتیک مبتنی بر همکاری های مدنی محتمل تر به نظر می رسد اگر چه نمی توان بر روی پا ایستادن اش را پیش بینی کرد.
اما بدون شک ادامه ی نزاع های جاه طلبانه درلایه های بالای مدیریت مدنی طراحان گرافیک و مدیریت فرهنگی کشور، بیشترین ضربه را به بدنه گرافیک ایران خواهد زد که نهمین بینال گرافیک تهران جدی ترین و مهم ترین قربانی این نزاع خواهد بود. نزاعی که در آن سهم خواهی ها و قدرت طلبی های شخصی و جاه طلبی های کور به قیمت از بین رفتن بزرگ ترین اتفاق گرافیک ایران، حیثیت و اعتبار بین المللی و مهم تر از همه از هم پاشیدگی اجتماع طراحان گرافیک ایران تمام خواهد شد.
اما نکته ی امیدوارکننده شکل گیری روزافزون خرده نظام ها در آتلیه ها و جمع های شخصی تر و کوچک تر است و همین طور گسترش رسانه ها و بسترهای فعالیت های تئوریک و آکادمیک که زیرساخت های گرافیک ایران را تقویت خواهند کرد. اگرچه نظام های پدرسالارانه هم چنان در ایران جواب می دهد، اما روز به روز با اقبال کمتری مواجه خواهند بود. اکنون شاهد شکل گیری گروه های متعددی در میان طراحان جوان تر هستیم که به شکل گیری نظام های مدنی بزرگ تر کمک خواهند کرد. اگرچه بعضی از همین جمع های کوچک هنوز در سایه ی رفتارهای پدرسالارانه هدایت می شوند اما بدون شک نمی توان یک شبه انتظار دگرگونی نظام های فکری و اجتماعی را داشت ولی می توان به تغییرات تدریجی امیدوار بود.
نسل جدید با فعالیت های جمعی و گروهی بیشتر خو گرفته اند و توانایی بیشتری در تبدیل فضای رقابت مبتنی بر قدرت خواهی به فضای همکاری و رشد جمعی دارند. سطح سواد عمومی بالا رفته است و دیگر نمی توان به اداره ی اجتماع جوانان با روش های سنتی و پدرسالارانه امیدوار بود. فضای مجازی اینترنت بستر مناسبی برای تجربه های گروهی و جمعی نسل جدید بوده است و توسعه و همگانی شدن نظام های اطلاع رسانی به گسترش ساختارهای دموکراتیک کمک کرده است. بدون شک آنهایی که به دنبال جاه طلبی ها و منفعت های شخصی به اهرم های سنتی حفظ قدرت روی می آورند به آینده خواهند باخت. آینده متعلق به کسانی است که دوستی های گسترده تر و همکاری های جدی تری داشته باشند و موفقیت خود را در گروی رشد جمعی ببینند.

حرف آخر


1- «پدر گرافیک» از آن جایی که عبارتی استعاری و مبهم است، به طبع محل تفسیرهای متعدد است، اما می توان با توجه به سندها و ملاحظات تاریخی قضاوت دقیق تر و قابل استنادی از جایگاه ممیز در گرافیک ایران بدست آورد.
2-برخی از فعالیت های اجتماعی مرتضی ممیز از این قرار است:
بانی رشته ی گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، 1348/ بانی و دبیر اجرایی بینال هنری گرافیک آسیا، 56-58/ عضو انجمن بین المللی طراحان گرافیک، 1356-1384/ بانی بینال هنر گرافیک ایران، 66/ رئیس هیأت مدیره ی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، 76-84 و ...
3- در این جا تذکر دو نکته ضروری می رسد. اول این که منظور من از به کار بردن واژه ی نظام پدرسالارانه، ارزش گذاری یک منش فردی نیست بلکه تعریف یک مکانیزم کنترل اجتماعی است. و دوم اینکه اگر به شرح و بسط مناسبات پدرسالارانه در گرافیک ایران نپرداختم از آن جهت است که بدلیل عرف کلاسیک حاکم بر مناسبات حرفه ای در ایران، کمتر در جایی به صورت مکتوب به موضوعاتی از این دست پرداخته شده است و استناد من بیشتر به نقل قول های شفاهی و بررسی جریان های سه دهه ی اخیر حوزه ی گرافیک است. جالب این که در میان این قحط الرجالی بهترین اسناد مکتوب همه خود به دست ممیز نگاشته شده اند، به همین دلیل مجموعه مقالات مرتضی ممیز، خود معتبرترین سند مکتوب برای نقد گرافیک ایران است.
منبع:حرف های تجربه(مرتضی ممیز)
 
نمونه هایی از کار های مرتضی ممیز
 
                                   
 
                                              
 
                                       
 
                                     
                                          
                                      
  

  
مجسمه
 
استیون بکمان کسی که با خلال دندان شاهکار می‌آفریند، او نسخه مینیاتوری پل Golden Gate سان فرانسیسکو را با خلال دندان ساخته است. او برای ساختن این اثر فقط از یک خلال دندان و چسب استفاده کرده است.
 
رژ لب آنجلینا و براد پیت
 
FeelUnique، یک سایت مربوط به زیبایی ویلام ویگان را استخدام کرد تا اولین مجسمه‌های رژلبی جهان را خلق کند؛ مجسمه‌های بازیگران محبوب یعنی براد و آنجلینا! او برای ساخت این رژلبها در اندازه 4 در 9 میلی متر 50 ساعت وقت صرف کرد و بعد از کامل شدن نیز در همین سایت به مزایده گذاشته شد.
 
مجسمه
 
چه کسی گفته که شما نمی‌توانید یک شتر را داخل سوراخ سوزن و جلوی چشمهایتان قرار دهید؟! نیکلای آلدونین هنرمند دقیق روسی هفت شتر را درون سوراخ یک سوزن جای داده است.  او چنان آثار ریز و کوچکی خلق کرده که برای تماشای بعضی از آنها به میکروسکوپ نیاز داریم.

 
 مجسمه
یک گروه از مهندسین دانشگاه اساکا در ژاپن کوچکترین مسجمه جهان را خلق کردند. این مهندسین به وسیله تیزاب یک گاو سه بعدی به اندازه گلبولهای قرمز خون را روی پلاستیک درست کردند. اندازه این گاو فقط 10 در 7 میکرومتر است (هر میکرومتر معادل یک هزارم یک میلیمتر است). این گاو واقعا کوچکترین مجسمه سه بعدی‌ای است که تا بحال ساخته شده.

 
این نسخه بسیار ریز از ساختمان بیمه لندن را هم ویلارد ویگان ساخته و در مزایده به مبلغ 94.000 دلار آن را فروخته است. او در ساخت این اثر از طلای سفید و پلاتین استفاده کرد و برای ساختش چهار ماه زمان صرف کرد. البته این اثر هنری حتی از یک دانه شکر هم کوچکتر است و برای دیدنش باید از میکروسکوپ استفاده کنیم.

 
مجسمه
 استیون بکمان هم نسخه کوچک ساختمان امپایر استیت را ساخته است.

 
مجسمه
Nele Azevedo هنرمند برزیلی سرسختانه صدها مجسمه کوچک یخی ساخت که تا وقتی در اثر حرارت حاصل از نور آفتاب آب نشدند قابل دیدن بودند. درحالیکه خورشید به آنها می‌تایبد این آدمکهای کوچک هم کم کم خم شده و به روی زمین سقوط می‌کردند. با اینکه این مجسمه‌ها فقط یک روز زنده ماندند اما مردم خیلی ازشان استقبال کردند.

 
 هالک شگفت انگیز، اثر ویلارد ویگان.

 
 
مجسمه
نمونه دیگری از «آدمکهای کوچک» در فستیوال مشهوری در Grottaglie ایتالیا
 
مجسمه‌های گچی بسیار کوچک اثر توماس جیکوب.

90/3/6::: 8:46 ع
نظر()
  
  

شهادت حضرت زهرا (س) را به تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم.

عظمت حضرت زهرا در روایات مرادف لیله القدر عنوان‌ شده است

image

خبرگزاری بین المللی زنان :محقق علوم اسلامی، گفت: باید تا حد توان زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم. حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، پژوهشگر عرصه مهدویت بیان داشت: حضرت زهرا(س) بانویی نمونه، مادری نمونه، همسری نمونه و دختری نمونه است.

خبرگزاری بین المللی زنان :محقق علوم اسلامی، گفت: باید تا حد توان زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم.      حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، پژوهشگر عرصه مهدویت بیان داشت: حضرت زهرا(س) بانویی نمونه، مادری نمونه، همسری نمونه و دختری نمونه است.

وی بیان داشت: تاکید بر واژه نمونه به دلیل روایتی از حضرت صاحب الزمان(عج) در توقیع شیخ طوسی در کتاب الغیبه است که در آن بیان شده است «فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه» یعنی حضرت زهرا(س) نمونه ای نیک برای من امام زمان(عج) است.

این نویسنده کتاب های دینی گفت: الگوی نمونه واژه‌ای است که قرآن در شان پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است و حضرت حجت(عج) آن را در شان فاطمه زهرا(س) به کار برده است.

وی بیان داشت: تمام بانوان جهان باید راه بندگی را از حضرت زهرا(س) بیاموزند و راهی را که حضرت در مقابل خداوند داشت ادامه دهند.

این محقق حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه عظمت معنوی حضرت زهرا(س) قابل درک نیست، ادامه داد: در روایات عظمت حضرت زهرا(س) مرادف با لیله القدر عنوان شده است.

نویسنده بیش از هفتاد کتاب دینی بیان داشت: باید تا حد توان، زندگی و سیره حضرت زهرا(س) را شناخت و در عملی کردن آن در زندگی خود بکوشیم.

وی با اشاره به اینکه پیامبر اکرم(ص) در مقابل حضرت زهرا(س) می‌ایستاد و دست حضرت را بوسه می زد، گفت: برخی از زنان پیامبر(ص) به این رفتار ایراد می گرفتند که پیامبر به امر خداوند بودن این کار اشاره کرد.

وی بیان داشت: حضرت زهرا(س) پنج ساله بود که مادرش حضرت خدیجه(س) را از دست داد و در این سن چنان حامی معنوی پیامبر اکرم(ص) بود که پیامبر به او لقب «ام ابیها» مادر پدر را داد.

به گزارش رسا این استاد حوزه علمیه قم گفت: حضرت زهرا(س) از بانوان برجسته تاریخ اسلام است که با خواندن خطبه فدکیه، به تشریح اوضاع سیاسی روزگار خود پرداخته و فساد و ناحقی را در جامعه پس از نبوت تبیین کرده است.

این پژوهشگر عرصه مهدویت عنوان داشت: حضرت زهرا(س) با اقدامات عملی خود و خطبه‌خوانی در جمع مسلمان  حجت را بر همه تمام کردند و وظیفه دینی خود را هشدار دادند.


  
  

دانلود لوگوهای ایرانی - نشانه های استاد مرتضی ممیز بهمراه اولین مسابقه سایت

نشانه های استاد ممیز + اولین مسابقه سایت| بیست و هشت لوگو | فرمت jpg

استاد مرتضی ممیز ( پدر گرافیک نوین ایران )
او چهارم شهریور ? ?????متولد و در سال ? ?????در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. ممیز تحصیلات خود را در ? ?????میلادی در مدرسه عالی هنرهای تزئینی پاریس رشته طراحی غرفه و ویترین و معماری داخلی ادامه داد و پس از بازگشت به ایران به فعالیت در زمینه تصویرسازی و گرافیک پرداخت. در چهل و پنج سال گذشته مدیر هنری و گرافیک بسیاری از نشریات ادبی و فرهنگی معتبر ایران بوده و طراحی صحنه و لباس چهارده نمایش و دو فیلم سینمایی را انجام داده است. بسیاری از هنرمندان و هنردوستان نسل نو کشور ممیز رابه عنوان پدر گرافیک ایران می‌شناسند. تاثیر آثار ممیز در هنرمندان نسل بعد از خود، ایده‌های منحصر به فرد و تکنیک‌های زیادی که به واسطه فعالیت‌های او وارد عرصه گرافیک ایران شده است ، قابل انکار نیست.
در زیر نمونه ای از لوگو های و نشان های طراحی شده توسط استاد را مشاهده می کنید.



1- موزه ی رضا عباسی 1355 ، خوشنویس : احصائی



2- نشانه ی شرکت سایپا 1366



3- شهرداری تهران 1368



4- دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 1369



5- شهرداری اصفهان 1369



6- جامعه ی مشاوران ایران 1361



7- کلوپ سینمایی فارابی 1359



8- سازمان ورزش زنان کشور 1373



9- سازمان چای کشور 1337



10- عنوان فیلم غزل 1354



11- سازمان همگام با کودکان و نوجوانان 1354



12- جشنواره ی مهندسی ساختمان 1375



13- گروه آزاد نمایش 1353



14- لاستیک خوزستان 1376



15- دانشگاه طالقان 1372



16- مس باهنر 1373



17- شرکت ملی فولاد 1371



18- مؤسسه ی فرهنگی دینی صدوق 1369 ، خوشنویس : افجه ای



19- بزرگداشت هزاره ی تولد فارابی 1354 ، خوشنویس : احصائی



20-انجمن شهرسازان و معماران 1373



21- مؤسسه ی امور سینمایی 1365



22- سازمان آتش نشانی کشور 1374- 1376



23- نمایشگاه تصویرگران کتاب کودک 1369



24- انتشارات نمون 1373



25- مؤسسه ی حمایت از معلولین ابراهیم و هاجر 1374



26- عنوان نشریه ی پیام امروز 1372



27- نشانه ی سازمان گمرک ایران 1370



28- نشانه برای یک سازمان 1369، خوشنویس : بیژنی


 
29- عنوان نشریه ی هما 1368 



30- عنوان نشریه ی شریف 1371



31- عنوان نشریه ی حقوق زنان 1376



مسابقه:
از بین کاربرانی که به ایده پیاده شده در این لوگوی استاد به درستی اشاره کنند به قید قرعه کشی یکی از مجموعه های جعبه ابزار فتوشاپ شماره دو یا یکی از محصولات دیگر سایت در صورت داشتن این مجموعه به عنوان هدیه ارسال می گردد
بدیهی است کاربرانی که قصد شرکت در این مسابقه را دارند جواب های خود را به صورت کامنت و با مشخصات صحیح وارد نمایند بعد از یک هفته نتیجه مسابقه به همراه جواب صحیح اعلام و با برنده برای ارسال جایزه تماس گرفته می شود.
لوگوی شهرداری اصفهان 1369

90/2/15::: 9:31 ع
نظر()
  
  
مرتضی ممیز متولد ?/?/???? تهران، میدان مولوی و فرزند محمدعلی و خانم کوچک، سرانجام در شب ِ ?/?/???? چشم از جهان گرافیکی خود فرو بست. جهانی که خود ساخت و ساخت و به اتمام رساند. مرتضی ممیز در سال ?? از دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه ی طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینی ِ پاریس دریافت نمود.
 
مرتضی ممیز متولد ?/?/???? تهران، میدان مولوی و فرزند محمدعلی و خانم کوچک، سرانجام در شب ِ ?/?/???? چشم از جهان گرافیکی خود فرو بست. جهانی که خود ساخت و ساخت و به اتمام رساند. مرتضی ممیز در سال ?? از دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه ی طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینی ِ پاریس دریافت نمود.
گفتنی است دوره اخذ لیسانس ممیز ?? سال به طول انجامید و ممیز در این دوره به کارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی و… مشغول بود. سیمای کاریش در این دوره در آثار متعدد روی جلد و پوستر نمایان می نمود. آثارش در این زمان نگاهی نخبه گر و پیشرو داشت. همچنین درگیری های فکری ممیز با نسل قدیمی که گرافیک را در آثاری خرد و همه فهم ِ لاله زار درک می کردند باعث گردید تا همواره با نظام گرافیکی ِ کم توانی در جامعه مواجه گردد که در آن گرافیست، تکنیسین خوانده می شد و اعتبار وی تنها به پول درک می گردید. شاید همین نظام کم توان باعث شد تا در سال ?? پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده ی هنرهای زیبا بدهد. بنیانگذاری این رشته برای دانشجویان هنر باعث گردید تا سیستم ناقص گرافیک که بدست ناتوان(و یا کم توان) نقاشان اداره می شد و می رفت به سمت انحطاط برود، جان بگیرد و تلاشی را برای پا گرفتن در خشکزارِ این سرزمین آغاز کند و در ادامه گرافیستهایی نوجو پدید آیند و برگ تازه ای از آثار گرافیک را بازگشایی نمایند.
تا این زمان(????) مرتضی ممیز به غیر از طراحی گرافیک برای کتابها و پوسترها، تلاشی را تحت عنوان مدیرهنری در مجلاتی چون ایران آباد(??) کتاب و کیهان هفته(??و??)، فرهنگ(??) کاوش(??و??)، نگین(??) آغاز نمود. مجلاتی که نحوه و سبک کاری ممیز را در جامعه تثبیت و معرفی نموده است. آثار ممیز در این دوره در کتاب هفته به چنان پرکاری و دوره ی خلاقی بدل می گردد که نام ممیز را به عنوان گرافیستی مولف و کم نظیر بر سر زبانها می اندازد. همچنین ادامه کار ممیز در نشریات فرهنگ و نگین، راه را برای ورود گرافیستهای جوان و نوجوی دهه ی ?? مانند فرشید مثقالی باز می نماید. آثار روی جلد ممیز برای نشریه کتاب هفته نمونه هایی از چاپ (سیلک و لیتوگرافی) موفق و خلاقانه ای است که ارزشهای گرافیکی بسیار مفیدی را با خود به همراه دارد. تصویرسازی های درون کتاب نگاه نوجو و بی قرار او را که کمی متاثر از آثار گرافیکی اروپای شرق به خصوص لهستان و شوری سابق می نمود را داراست. این نگاه چنان از فیلتر مرتضی ممیز گذشت که تاثیر آن را بر جریان گرافیک و آثار گرافیستها می توان مشاهده نمود. روی جلدها در نگین و فرهنگ و زندگی نمونه ی برخورد خلاق و گرافیکی با موضوعاتی چون مشاهیر و ادبا می باشد که اگر چاپ نا مرغوب آن زمان را در دست پر خمیر ممیز، جذاب و حتی شاهکار بدانیم، کم بیجا نگفته ایم. در این دوره، صنعت چاپی که جای چندانی برای مانورِ تونالیته ها و رنگها ندارد با طراحی و شگردهای ممیز به دوره ای از کارهای خلاق و متفاوت بدل گردیده است و راه را برای ورود آثارِ آوانگارد در گرافیک می گشاید. می بایست به یاد آوریم در این دوره گرافیست از مرز برش کاغذ خود هم مطمئن نبودند و حاصل چاپ شده آثارشان معمولا فرق زیادی با نمونه طراحی شده داشته است ولی ممیز با مصالحه، سعی در ایجاد فضای کاری خلاق و پویا به نفع خویش می نماید. ممیز در این آثار به هیچ وجه گرفتار تولید آثاری صرفا ً تکنیکی نگردیده و همواره ابزار را در راه بیان ایده ها و افکارش به کار بست.
چندان مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم واژگان گرافیکِ آکادمیکِ امروز، عمری به اندازه ی مرتضی ممیز دارد یا شاید بهتر بگوییم عمری وابسته ی به مرتضی ممیز دارد. همچنین او از سال ?? تاکنون با تربیت خیل بسیاری از دانشجویان گرافیک تاثیر مثبتی بر ارتقاء و شناخت گرافیک در بین جامعه ی ایرانی داشت. ممیز علاوه بر دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشکده ی هنرهای تزیینی و دانشگاه فارابی نیز تدریس نمود و رییس انتخابی کمیته هنرهای تجسمی یونسکو در تهران بوده است. عضو International Advertising Association نیویورک تا سال ?? بوده است و از سال ?? تاکنون نیز یکی از اعضای انجمن بین المللی طراحان گرافیک محسوب می گردد. علاوه بر اینها وی عضو موسس و رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و مشاور هنری و داور چندین بینال و نمایشگاه در داخل و خارج از ایران محسوب می گردد.
در ادامه فعالیت مرتضی ممیز در دهه چهل، وی مدیر هنری نشریات ِ فرهنگ و زندگی(??تا??)، رودکی(?? تا??)، سینما(??و??)، معماری و هنر ایران(??)، کلک(??تاکنون)، نگاه نو(??تا??)، شریف(??تا??)، تصویر(??)، Silk Road(73و??)، فصلنامه خاورمیانه(??)، گفتگو(??تاکنون)، پیام امروز(??تا??)، زمان(??تا??) و جشنواره ی جهانی فیلم تهران(??تا??) نیز به شمار می آید.
در حوزه ی تئاتر نیز با آثار «دیکته و زاویه» نوشته غلامحسین ساعدی و کارگردانی رشیدی در سال?? آغاز به کار نمود و طراحی صحنه ی این کار را بر عهده داشت و در ادامه طراحی صحنه هایی چون پرواربندان(ساعدی)، لئوکادیا(ژان آنوی- سمندریان)، وای بر مغلوب(ساعدی-رشیدی)، بازرس(گوگل-انتظامی) و…و همچنین طراح نورِ بازگشتی نیست(گلچهره سجادیه)، دندون طلا(داود میرباقری) و… را خلق نموده است. او علاوه بر آثار پوستر فیلم مانند ستارخان(علی حاتمی)، طبیعت بی جان(سهراب شهیدثالث)، مادر(علی حاتمی)، هامون(داریوش مهرجویی) و… سه انیمیشن کوتاه با عنوانهای: آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت(??)، یک نقطه ی سبز(??) و سیاه پرنده(??) را در پرونده خویش دارد. همچنین تصویرگر کتابهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان محسوب می شود که مطرح ترین آنان مانند «اینک خورشید» نگاهی بسیار خلاق و جذاب در مقوله تصویر دارد، نگاهی پویا به پدیدآوری تصویرسازی کتاب کودک با مصالح تکرارشونده و درک مناسب از ویژگی های تصویر در خدمت متن. در تصاویر این کتاب با استفاده از فنون دستگاه کپی تصاویر طراحی شده توسط خود ممیز تکرار و کنار یکدیگر کلاژ گردیده است. آثار این کتاب نشان از هوش بالای طراح در گزینش و استفاده از تکنینک دارد. همچنین کتاب «قصه های قرآن» که یکی از معروفترین آثار وی با تکنیک «اسکراچ برد» به حساب می آید راهی تازه در تهیه ی تصویر سیاه و سفیدِ کتابهای نوجوانان می باشد. اتفاقی که تاثیر آن را در آثار تصویرگران هم نسل و بعد از خود به صورتی جدی می توان پیدا نمود. تمام آثار چاپ شده و فعالیتهای گذشته وی در اعتلای گرافیک و گذر از «کم دانسته ها» موثر و توانا بوده است.
مرتضی ممیز علاوه بر دهها عنوان مقاله، نقد و گفتگو، آثاری را در هیبت کتاب به طبع رسانیده است که از جمله آنها می توان طراحی و نقاشی( وزارت آموزش و پرورش-??)، Graphic art in iran(شورای عالی فرهنگ و هنر-??)، طرح تزیینی و نقشه کشی (وزارت آموزش و پرورش-??)، نشانه ها(چهاررنگ-??)، طراحی اعلان(ویلهم-????-آلمان)، تصویر و تصور(اسپرک-??)، طراحی روی جلد(ماه ریز-??)، طراحی اعلان جلد?(مرکز-??)، طراحی نشانه جلد?(ماه ریز-??) را ذکر نمود.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضی ممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا:) دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و…. وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود.
چندان مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم واژگان گرافیکِ آکادمیکِ امروز، عمری به اندازه ی مرتضی ممیز دارد یا شاید بهتر بگوییم عمری وابسته ی به مرتضی ممیز دارد. همچنین او از سال ?? تاکنون با تربیت خیل بسیاری از دانشجویان گرافیک تاثیر مثبتی بر ارتقاء و شناخت گرافیک در بین جامعه ی ایرانی داشت. ممیز علاوه بر دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشکده ی هنرهای تزیینی و دانشگاه فارابی نیز تدریس نمود و رییس انتخابی کمیته هنرهای تجسمی یونسکو در تهران بوده است. عضو International Advertising Association نیویورک تا سال ?? بوده است و از سال ?? تاکنون نیز یکی از اعضای انجمن بین المللی طراحان گرافیک محسوب می گردد. علاوه بر اینها وی عضو موسس و رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و مشاور هنری و داور چندین بینال و نمایشگاه در داخل و خارج از ایران محسوب می گردد.
در ادامه فعالیت مرتضی ممیز در دهه چهل، وی مدیر هنری نشریات ِ فرهنگ و زندگی(??تا??)، رودکی(?? تا??)، سینما(??و??)، معماری و هنر ایران(??)، کلک(??تاکنون)، نگاه نو(??تا??)، شریف(??تا??)، تصویر(??)، Silk Road(73و??)، فصلنامه خاورمیانه(??)، گفتگو(??تاکنون)، پیام امروز(??تا??)، زمان(??تا??) و جشنواره ی جهانی فیلم تهران(??تا??) نیز به شمار می آید.
در حوزه ی تئاتر نیز با آثار «دیکته و زاویه» نوشته غلامحسین ساعدی و کارگردانی رشیدی در سال?? آغاز به کار نمود و طراحی صحنه ی این کار را بر عهده داشت و در ادامه طراحی صحنه هایی چون پرواربندان(ساعدی)، لئوکادیا(ژان آنوی- سمندریان)، وای بر مغلوب(ساعدی-رشیدی)، بازرس(گوگل-انتظامی) و…و همچنین طراح نورِ بازگشتی نیست(گلچهره سجادیه)، دندون طلا(داود میرباقری) و… را خلق نموده است. او علاوه بر آثار پوستر فیلم مانند ستارخان(علی حاتمی)، طبیعت بی جان(سهراب شهیدثالث)، مادر(علی حاتمی)، هامون(داریوش مهرجویی) و… سه انیمیشن کوتاه با عنوانهای: آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت(??)، یک نقطه ی سبز(??) و سیاه پرنده(??) را در پرونده خویش دارد. همچنین تصویرگر کتابهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان محسوب می شود که مطرح ترین آنان مانند «اینک خورشید» نگاهی بسیار خلاق و جذاب در مقوله تصویر دارد، نگاهی پویا به پدیدآوری تصویرسازی کتاب کودک با مصالح تکرارشونده و درک مناسب از ویژگی های تصویر در خدمت متن. در تصاویر این کتاب با استفاده از فنون دستگاه کپی تصاویر طراحی شده توسط خود ممیز تکرار و کنار یکدیگر کلاژ گردیده است. آثار این کتاب نشان از هوش بالای طراح در گزینش و استفاده از تکنینک دارد. همچنین کتاب «قصه های قرآن» که یکی از معروفترین آثار وی با تکنیک «اسکراچ برد» به حساب می آید راهی تازه در تهیه ی تصویر سیاه و سفیدِ کتابهای نوجوانان می باشد. اتفاقی که تاثیر آن را در آثار تصویرگران هم نسل و بعد از خود به صورتی جدی می توان پیدا نمود. تمام آثار چاپ شده و فعالیتهای گذشته وی در اعتلای گرافیک و گذر از «کم دانسته ها» موثر و توانا بوده است.
مرتضی ممیز علاوه بر دهها عنوان مقاله، نقد و گفتگو، آثاری را در هیبت کتاب به طبع رسانیده است که از جمله آنها می توان طراحی و نقاشی( وزارت آموزش و پرورش-??)، Graphic art in iran(شورای عالی فرهنگ و هنر-??)، طرح تزیینی و نقشه کشی (وزارت آموزش و پرورش-??)، نشانه ها(چهاررنگ-??)، طراحی اعلان(ویلهم-????-آلمان)، تصویر و تصور(اسپرک-??)، طراحی روی جلد(ماه ریز-??)، طراحی اعلان جلد?(مرکز-??)، طراحی نشانه جلد?(ماه ریز-??) را ذکر نمود.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضی ممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا:) دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و…. وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود
ممیز در سال ???? از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه? طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینیِ پاریس دریافت کرد. دوره اخذ لیسانس ممیز ?? سال به طول انجامید و ممیز در این دوره به کارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی و… مشغول بود.
از دوستان بسیار صمیمی و هم‌رشته‌ی او می‌توان به آقای محمود جهان پناه اشاره کرد. در سال ???? پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده هنرهای زیبا ارائه نمود. بنیانگذاری این رشته برای دانشجویان هنر باعث گردید تا سیستم ناقص گرافیک جان بگیرد و تلاشی را آغاز کند. تا این سال ممیز به‌غیر از طراحی گرافیک برای کتاب‌ها و پوسترها، تلاشی را تحت عنوان مدیر هنری در مجلاتی چون ایران آباد، کتاب هفته، کیهان هفته، فرهنگ، کاوش، نگین آغاز نمود. مجلاتی که نحوه و سبک کاری ممیز را در جامعه تثبیت و معرفی نموده‌است.
آثار ممیز در این دوره در کتاب هفته به چنان پرکاری و دوره خلاقی بدل می‌گردد که نام ممیز را به عنوان گرافیستی مولف و کم نظیر بر سر زبانها می‌اندازد. همچنین ادامه کار ممیز در نشریات فرهنگ و نگین، راه را برای ورود گرافیستهای جوان و نوجوی دهه? ?? مانند فرشید مثقالی باز کرد.
آثار روی جلد ممیز برای نشریه کتاب هفته نمونه‌هایی از چاپ (سیلک و لیتوگرافی) موفق و خلاقانه‌ای است که ارزشهای گرافیکی بسیار مفیدی را با خود به همراه دارد. وی در همان سالها یکی ازمهم‌ترین اثر مدرن تاریخ معاصر را با طراحی چاقوهای واژگون شکل داد. اثر چاقوهای او اجتماعیترین اثر است که از دهه ?? به بعد پدید آمده‌است.
مرتضی ممیز در طول نیم قرن فعالیت هنری خود در ایران و عرصه هنر بین‌المللی، در احیا و ابداع هنر گرافیک در ایران و پیشبرد و گسترش فرهنگ ملی و سنت‌های هنری نقش بارزی داشت. وی آذرماه سال ???? به‌عنوان استاد برجسته? فرهنگستان هنر، در مراسمی، ازسوی سیدمحمد خاتمی (رئیس‌ جمهور وقت) تجلیل شد.
ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و از ?? آبان‌ماه ???? برای تازه‌ترین دور شیمی‌درمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در سن ?? سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ???? برابر ?? نوامبر ???? درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبان‌کلا، واقع در کردان کرج، به‌خاک سپرده شد.

آیا مرتضی پدر گرافیک ایران است؟

«سال ?? یا ?? بود که با پیشنهاد مرتضی، تغییر رشته دادم و از یک دانشجوی نقاشی، تبدیل به دانشجو و استاد گرافیک رشته تازه‌تاسیس دانشکده هنر شدم»؛
این جمله را محمد احصایی با یادآوری خاطراتش از مرتضی ممیز در حالی بیان می‌کند که نم اشکی در چشمانش حلقه زده و گاهی میان حرف‌هایش در توصیف مرتضی‌خان سکوت می‌کند؛ سکوتی که در پس آن، یادآوری خاطره‌های شیرین و تلخ گذشته او و ارتباطش با مرتضی‌خان نهفته است.بیان دیدگاه احصایی در بیان زوایای شخصیتی مرتضی‌خان از منظر تکنیک گرافیک و شخصیتی، شاید یکی از شفاف‌ترین نقطه‌نظرها درباره او باشد.مرتضی‌خان را نه امروز و دیروز بلکه باید از خلال سال‌هایی به یاد آورد که با کشیدن تابلوی «عروسی ونوس» به عنوان پایان‌نامه نقاشی‌، پای به عرصه حرفه‌ای می‌گذارد؛ سال‌هایی که به عنوان یک هنرمند پیشرو، چاقوهایی را در گلدان می‌کارد.
یکی از دلایل نامیدن مرتضی با چنین لقبی، فعالیت‌های بسیار زیاد او در تبیین راهکارهایی برای توضیح و توصیف گرافیک در نگاه فرهنگی مدیران دولتی بود.
تشکیل انجمن گرافیک و برگزاری دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی گرافیک، بخشی از شکل‌گیری خود را مدیون حضور مرتضی‌خان هستند. چندی پیش از درگذشت او به دیدارش رفته بودیم. هر چند شیمی‌درمانی می‌کرد اما با روحیه‌ای خوب، با تکیه بر عصاهای آلومینیومی و پشتوانه عمری تلاش راسخ و استوار، خودش به استقبال ما آمد و پس از چند ساعت گفت‌و‌گو، تنها با یک جمله بدرقه‌مان کرد: «جوان یادت نرود اگر مصاحبه چاپ شد، چند نسخه از روزنامه را برایم بفرست…».
واسته‌ای که هیچ‌گاه به سبب سهل‌انگاری‌ام اجرا نشد. روز خاکسپاری‌اش در دامنه تپه‌ قبرستان یکی از توابع کردان، ترجیح دادم میان آن سیل جمعیت سرگردان در نبود مرتضی‌خان، به جای خواندن فاتحه، از او و یادش طلب بخشش کنم برای حقی که به گردن من داشت.مرتضی‌خان رفت؛ یک سال است که رفته. خیلی‌هایی را که آن روز در کردان دیدم، شاید دیگر یادی از او نکنند اما خاطره‌اش حتی اگر در ذهن‌هایمان نباشد، در میان طرح‌های او که هر روز می‌بینیم، روبه‌روی‌مان قرار دارد.
مرتضی ممیز به رود می ماند

بعضی آدمها به اخگر می مانند؛ بعضی به تندر و رگبار؛ بعضی به درخت می مانند یا کوه؛ مرتضی ممیز به رود می ماند.
حتی اگر پدر گرافیک ایران نامیده نشود، به رود می ماند. نمی دانم چرا بعضی را خوش نمی آید از اینکه این لقب را به مرتضی ممیز منسوب می کنند. درست است که محمد بهرامی و محمد جوادی پور قبل از ممیز به گرافیک نوین پرداختند؛ درست است که مدرسه هنرهای تزئینی قبل از دانشگاه تهران رشته گرافیک را در برنامه تدریس داشت و حتی اگر آیدین آغداشلو نخستین پوستر نو سینمای نوین ایران را کشیده باشد باز هم این لقب برازنده ممیز است، چرا که تداوم و جریان داشتن است که مهم است، و این خاصیت رود است. حرکتهای تصادفی، منفرد و بگو حتی شاهکاری یکه، کافی نیست. نمی شود این لقب را به جای نیمای یوش به هوشنگ ایرانی نسبت داد، چرا که نوجویی و نو آوری پیاپی است که مهم است: نیاز حرفه را درک کردن، مسیری تازه جست و جو کردن و یافتن و باز جریان داشتن، از هر شیب راهی سرازیر شدن و رویاندن.
اگر تعداد کارهایی را که ممیز در هر رشته طراحی و اجرا کرده به شمار نیاوریم و فقط بعضی از آنها را ملاک گیریم، طراحیهای متفکر و خلاق در هر یک از این گزیده انگشت شمار حتی کافی است که ذهن مدرن ممیز را آشکار کند. این شفافیت نمایان، خصلت رود است.
رشد کلاسهای درس، تعداد شاگردان حرفه ای، بنیان گذاشتن رفتارهای حرفه ای و صنفی و از همه مهم تر کسب اعتبار روز افزون برای حرفه گرافیک مدیون حرکتهای آرام و گاه خروشان است. کدام خانواده است که امروز یکی از اعضای جوان آن به جای دکتر و مهندس شدن نمی خواهد گرافیست شود؟ این اعتبار قطعا از شائبه درآمد فراوان این حرفه نیست. بلکه به سبب جایگاه اجتماعی آبرومندی است که تلاشهای ممیز در ساختن آن سهم به سزایی دارد. سنگها را آرام صیقل دادن، ریشه ها را آب دادن، نهالها را درخت تناور کردن؛ این خاصیت رود است.
گرافیک بعد از ممیز: دعوا بر سر ارثیه ی…. پدری

اگرحتی عده ای مرتضی ممیز را به عنوان پدر گرافیک مدرن در ایران نپذیرند، بدون شک نمی توانند او را در رأس ساختارهای اجتماعی و فعالیت های مدنی طراحان گرافیک ایران نادیده بگیرند.
?? اغلب چارچوب های مدنی در حوزه ی گرافیک در سه دهه ی گذشته به همت و هدایت مرتضی ممیز شکل گرفته اند، جریان های هنری با مدیریت یا حمایت او برگزارشده اند و سیاست های کلان کشوری (همان اندکی که سراغ داریم) با مشاوره ی او به سرانجام رسیده اند
?? به تعبیر من و از منظری متفاوت «پدر گرافیک ایران» لقبی درخور شأن و مقام مرتضی ممیز در گرافیک ایران است. سال ها حضور ممیز در رأس گرافیک ایران وجهه ای پدرانه به او داده بود. مرتضی ممیز گرافیک ایران را بر پایه ی نظام های پدرسالارانه هدایت می کرد. اما نمی توان به راحتی در این باره قضاوت کرد. شاید هدایت جامعه ای از این دست و با این کیفیت، به غیر از اعمال هدایت های پدرسالارانه غیرممکن می نمود. در واقع صحبت در این باره ما را به جامعه شناسی جوامع و توده ها در ایران می کشاند که هم از حوصله ی بحث ما خارج است و هم از حوزه ی تخصص من. به هر تقدیر فارغ از چرایی و چگونگی اش، فضای گرافیک ایران در سه دهه ی گذشته در سایه ی مناسبات پدرسالارانه قرار داشته است
??بدلیل نقش محوری پدر، بنیان نظام های پدرسالارانه با رفتن او به خطر می افتد. پس از او وارثان به سهم خواهی از میراث پدر روی خواهند آورد و نزاع ها و تفرقه ها شالوده ی جامعه را به خطر می اندازد. اکنون مرتضی ممیز پدر گرافیک ایران از میان ما رفته است. درست از لحظه ی درگذشت مرتضی ممیز، دندان تیزکردن ها برای تصاحب ارثیه پدری آشکار شد، اگرچه مدت ها پیش آغاز شده بود. آنها برای رسیدن به اهداف خود از جنازه ی ممیز هم نگذشتند. اکنون ما شاهد اجتماع ازهم پاشیده ی طراحان گرافیک? هستیم که دو راه در پیش رو دارد: یا فرد دیگری را در جایگاه ممیز قرار دهد و یا دست به تجربه ی ساختار جدیدی در مدیریت مدنی طراحان بزند.
مورد اول در موقعیت کنونی منتفی به نظر می رسد مگر آن که اهرم های نه چندان مدنی دست به کار این امر شوند چراکه شخصی که جامعیت و مقبولیت ممیز را برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی داشته باشد، وجود ندارد. مورد دوم دست کم به عنوان تجربه های مقدماتی یک نظام دموکراتیک مبتنی بر همکاری های مدنی محتمل تر به نظر می رسد اگر چه نمی توان بر روی پا ایستادن اش را پیش بینی کرد.
اما بدون شک ادامه ی نزاع های جاه طلبانه درلایه های بالای مدیریت مدنی طراحان گرافیک و مدیریت فرهنگی کشور، بیشترین ضربه را به بدنه گرافیک ایران خواهد زد که نهمین بینال گرافیک تهران جدی ترین و مهم ترین قربانی این نزاع خواهد بود. نزاعی که در آن سهم خواهی ها و قدرت طلبی های شخصی و جاه طلبی های کور به قیمت از بین رفتن بزرگ ترین اتفاق گرافیک ایران، حیثیت و اعتبار بین المللی و مهم تر از همه از هم پاشیدگی اجتماع طراحان گرافیک ایران تمام خواهد شد.
اما نکته ی امیدوارکننده شکل گیری روزافزون خرده نظام ها در آتلیه ها و جمع های شخصی تر و کوچک تر است و همین طور گسترش رسانه ها و بسترهای فعالیت های تئوریک و آکادمیک که زیرساخت های گرافیک ایران را تقویت خواهند کرد. اگرچه نظام های پدرسالارانه هم چنان در ایران جواب می دهد، اما روز به روز با اقبال کمتری مواجه خواهند بود. اکنون شاهد شکل گیری گروه های متعددی در میان طراحان جوان تر هستیم که به شکل گیری نظام های مدنی بزرگ تر کمک خواهند کرد. اگرچه بعضی از همین جمع های کوچک هنوز در سایه ی رفتارهای پدرسالارانه هدایت می شوند اما بدون شک نمی توان یک شبه انتظار دگرگونی نظام های فکری و اجتماعی را داشت ولی می توان به تغییرات تدریجی امیدوار بود.
نسل جدید با فعالیت های جمعی و گروهی بیشتر خو گرفته اند و توانایی بیشتری در تبدیل فضای رقابت مبتنی بر قدرت خواهی به فضای همکاری و رشد جمعی دارند. سطح سواد عمومی بالا رفته است و دیگر نمی توان به اداره ی اجتماع جوانان با روش های سنتی و پدرسالارانه امیدوار بود. فضای مجازی اینترنت بستر مناسبی برای تجربه های گروهی و جمعی نسل جدید بوده است و توسعه و همگانی شدن نظام های اطلاع رسانی به گسترش ساختارهای دموکراتیک کمک کرده است. بدون شک آنهایی که به دنبال جاه طلبی ها و منفعت های شخصی به اهرم های سنتی حفظ قدرت روی می آورند به آینده خواهند باخت. آینده متعلق به کسانی است که دوستی های گسترده تر و همکاری های جدی تری داشته باشند و موفقیت خود را در گروی رشد جمعی ببینند.
حرف آخر

?- «پدر گرافیک» از آن جایی که عبارتی استعاری و مبهم است، به طبع محل تفسیرهای متعدد است، اما می توان با توجه به سندها و ملاحظات تاریخی قضاوت دقیق تر و قابل استنادی از جایگاه ممیز در گرافیک ایران بدست آورد.
?-برخی از فعالیت های اجتماعی مرتضی ممیز از این قرار است:
بانی رشته ی گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ????/ بانی و دبیر اجرایی بینال هنری گرافیک آسیا، ??-??/ عضو انجمن بین المللی طراحان گرافیک، ????-????/ بانی بینال هنر گرافیک ایران، ??/ رئیس هیأت مدیره ی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، ??-?? و …
?- در این جا تذکر دو نکته ضروری می رسد. اول این که منظور من از به کار بردن واژه ی نظام پدرسالارانه، ارزش گذاری یک منش فردی نیست بلکه تعریف یک مکانیزم کنترل اجتماعی است. و دوم اینکه اگر به شرح و بسط مناسبات پدرسالارانه در گرافیک ایران نپرداختم از آن جهت است که بدلیل عرف کلاسیک حاکم بر مناسبات حرفه ای در ایران، کمتر در جایی به صورت مکتوب به موضوعاتی از این دست پرداخته شده است و استناد من بیشتر به نقل قول های شفاهی و بررسی جریان های سه دهه ی اخیر حوزه ی گرافیک است. جالب این که در میان این قحط الرجالی بهترین اسناد مکتوب همه خود به دست ممیز نگاشته شده اند، به همین دلیل مجموعه مقالات مرتضی ممیز، خود معتبرترین سند مکتوب برای نقد گرافیک ایران است.
نمونه ای از کارهای استاد ممیز

سخنی زیبا از استاد ممیز:

عشق به حرفه انسان را آماده حل مشکل سفارش می کند

هر سفارشی به منزله مسئله ای است

و هر مسئله ابعاد مختلف خود را دارد .

مانند مشکل سلیقه سفارش دهنده ، محدودیت ها و کنترل های گوناگون قانونی

، اخلاقی و عقیدتی که طراح باید از کنار همه اینها به آرامی رد شود

و بالاخره طرحی را ارائه دهد که سبب برانگیختن انواع ممانعت ها و

مخالفت ها نشود طبیعی است که این گونه کارکردن مشکل است اما

گذشتن از لابه لای مشکلات و پیدا کردن یک ایده قابل قبول نیز خود

مهارت و شیرینی خاصی دارد …

برگرفته از کتاب مرتضی ممیز


  
  

                                                                                          بسم الله الرحمن الرحیم

امروز می خواستم آثاری از استاد عزیزم (استاد عبدالرضاچارئی) که بنده افتخار داشتم با ایشان

مدتی درس طراحی نشانه ها را داشتم برای شما علاقه مندان به هنر نمایش دهم.

 

عبد الرضا چارئی / 1335 / خرمشهر
خوشنویس / طراح گرافیک
معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده هنر شاهد / عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد - عضو رسمی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران (18) / عضو هیئت علمی خوشنویسی مکتب شیراز در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران - مسئول کمیته برنامه ریزی رشته گرافیک مدارس عالی کشور ( وزارت آموزش و پرورش ) / مدیر گروه کارشناسی و کارشناسی ارشد : رشته های گرافیک و تصویرسازی در دانشگاه شاهد مدرس دانشگاه در رشته گرافیک و خوشنویسی و طراحی حروف

خط نقاشی : عبدالرضا چارئی


                                 

 

                              

 

                                

 

                                 



                                 



                                 



                                              


90/2/12::: 5:16 ع
نظر()
  
  

دیروز داشتم چند رباعی منسوب به شیخ ابوالسعید ابوالخیر? را می‌خواندم. به نظرم بسیار زیبا رسیدند. یکی از آنها حسابی سرمستم کرد. اجازه بدهید شما را هم در این مستی شریک کنم:

گفتم: چشمم... گفت: به راهش می‌دار
گفتم: جگرم... گفت: پر آهش می‌دار
گفتم که: دلم... گفت: چه داری در دل؟
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش می‌دار!

تعداد زیادی رباعی به روزگار ما رسیده است که شاعر آنها را شیخ ابوالسعید ابوالخیر دانسته‌اند? اما بسیاری از آنها را در دیوان عارفان دیگر هم می‌توان یافت (به عنوان مثال تقربیا تمامی رباعیات خواجه عبدالله انصاری را به نام شیخ هم نوشته‌اند.)  شاید تعجب کنید اما بعضی از این رباعی‌ها را در دیوان مولوی که ??? سال بعد از ابوالسعید ابوالخیر می‌زیسته دیده‌ام! به همین دلیل بهتر است بگوییم این رباعیات منسوب به شیخ ابوالسعید ابوالخیر  هستند.

ایران زادگاه عرفان بود. از زمان سلطان‌العارفین بایزید بسطامی? با اینکه ایران در تسلط خلیفه‌ی بغداد بود زبان فارسی به عنوان زبان رسمی عارفان و صوفیان به کار رفت اما زبان عربی زبان رسمی فقیهان بود. جالب اینکه افرادی که به نحوی با هر دو طایفه‌ی عارفان و فقیهان دمخور بوده‌اند کتابهای فقهی‌اشان را به زبان عربی و متون عرفانی‌اشان را به زبان فارسی نوشته‌اند مثل: جناب امام محمد غزالی. ابن بطوطه? ? جهانگرد معروف می‌گوید : در قاهره گروهی از درویشان ایرانی را دیدم که خانقاهی داشتند و ذکر می‌گفتند و سماع می‌کردند. در زمان او (نیمه‌ی اول قرن ?) دنیای اسلام به دو بال شرقی و غربی تقسیم می‌شده که تقریبا بغداد مزر این دو ناحیه بوده. در بخش شرقی که از ایران تا هند و چین را شامل می‌شده زبان فارسی زبان رسمی بوده و در بخش غربی زبان عربی. یکی از دلایل نفوذ زبان فارسی کوششهای عارفان و صوفیان در ترویج مرام و آموزه‌های خود بوده (بال غربی در تسلط خلیفه‌ی بغداد و فقهای حنفی و حنبلی ? بوده لذا صوفیان در بال شرقی آزادی عمل بیشتری داشته‌اند).

"هرمان اته" خاور شناس آلمانی درباره شیخ ابوسعید ابوالخیر چنین آورده است: «وی نه تنها استاد دیرین شعر صوفیانه بشمار میرود، بلکه صرف نظر از رودکی و معاصرانش، می‌توان او را از مبتکرین رباعی که زاییده طبع ایرانی است دانست.  ابتکار او در این نوع شعر او دو لحاظ است: یکی آنکه وی اولین شاعر است که شعر خود را منحصراً به شکل رباعی سرود. دوم آنکه رباعی را بر خلاف اسلاف خود نقشی از نو زد که آن نقش، جاودانه باقی ماند.  یعی آن را کانون اشتعال آتش عرفان [و] وحدت وجود قرار داد..

به این ترتیب شیخ ما? سنت پسندیده‌ای را بنیاد نهاد که پس از او به همت عارفان دیگر ادامه یافت. کمتر عارف برجسته‌ای را می‌توان یافت که شعر لطیفی نسروده باشد از خواجه عبدالله انصاری گرفته تا علامه‌ی طباطبایی. رباعی دیگری منسوب به شیخ را می‌خوانیم: 

ای در دل من اصل تمنا همه تو  
وی در سر من مایه‌ی سودا همه تو
هر چند به روزگار در می‌نگرم  
 امروز همه تویی و فردا همه تو 


90/2/12::: 11:8 ص
نظر()
  
  
(گرافیک حسی) یک شیوه مخصوص در طراحی گرافیکی نیست. این یک لغت است که به طورکلی از آن در همه نوع طراحی استفاده می شود. گرافیک حسی یک موقعیت در طراحی گرافیکی است، نه آنقدر معین که تصور می شود بلکه یک شاخه طراحی کاملاً جوان در رشته گرافیک. این روشی است برای طراحانی که می خواهند ایده هایی اصیل داشته باشند چیزی که بیرون از شلوغی طرح و ایده ایستاده باشد و علاقه طراح به امتحان کردن محدودیت ها و بالا بردن «ضریب شوخی» با طرح را نشان دهد و شاید خیلی تعجب برانگیز نباشد که بگوییم اکثر طراحی هایی که با استفاده از گرافیک حسی انجام شده اند، تبلیغات شخصی دفاتر تبلیغاتی را شامل می شوند. این روشی است که طراح مشتری های احتمالی آینده خود را تحت تاثیر قرار می دهد، گرافیک حسی همان نهایتی است که طراحان خلاق می خواهند به آن برسند؛ معروف بودن از برای ذهن خلاق، ایده های اصیل و متفاوت! برای ایجاد طرحی که یک شرکت را از دیگر رقبا متمایز کند و همچنین تفاوت یک محصول از محصول دیگر، ما از روش های متفاوتی استفاده می کنیم، گرافیک حسی روش استفاده از الگو، رنگ، فرم و بافت است. استفاده ما در این خصوص از المان های مختلفی است که یک پروژه را جذاب تر، تک و بی همتا می کند.



گرافیک حسی وقتی موجودیت پیدا می کند که ما از چیزی در طراحی استفاده می کنیم که برای درک آن تنها نباید به دیدن اکتفا نمود و چه بسا مجبور شویم به نحوی از دست هایمان نیز استفاده کنیم.
در این روش گرافیست مرحله جدید از تجربه را به دریافت کننده ارائه می دهد. به دلیل تازگی ایده در گرافیک حسی می شود به آن از دیدگاه های متفاوتی نگاه کرد. وقتی می گوییم گرافیک حسی معنای طراحی گرافیکی را می دهد که از سطح دو بعد فراتر باشد، به این معنا نیست که لزوماً باید سه بعد داشته باشد. در واقع طرح می تواند در ظاهر همان دو بعد را داشته باشد با این شرط که یک المان برای فعال نمودن دست ها در آن تعبیه شده باشد. المانی که ممکن است در وهله اول دیده نشود، اما احساس خواهد شد.



به عنوان مثال اگر روی طرح با مادهای پوشیده شده باشد، همان ابتدا که آن قطعه تبلیغاتی را ببینید متوجه چیزی نمی شوید، تا اینکه آن را لمس کنید آنوقت است که تفاوت را احساس می کنید، قدمت فرم های اولیه گرافیک حسی احتمالا به چاپ های اصلی لترپرس کتاب های قدیمی می رسد، که به خاطر فشاری که نیاز بود تا لغات روی کاغذ چاپ شوند، هر لغت کمی برجسته یا فرورفته می شد. در زمان سلطنت ملکه ویکتوریا در انگلستان فرم های پرزرق و برق برجسته یا فرورفته در طراحی خیلی معمول بود، گرافیک حسی می تواند مرحله پیشرفته ی جدید ثبت شدهایی از همان حرکت باشد. امروزه تکنولوژی مدرن به ما این اجازه را می دهد که طرح های بسیار عجیبی ارائه دهیم؛ هم به عنوان راه حل بهتری برای بسته بندی و هم به عنوان طرحی که کمی سرگرمی در آن تعبیه شده تا طرح را به طرحی فراتر از رقابت تبلیغات بدل کند. طرحی که دریافت کننده را با به یاد ماندنی ترین روش درگیر کند. خلق چیزی که مشکل ارتباط با مخاطب را به نحوی که برایش دارای مفهوم باشد را حل کند. استفاده از گرافیک حسی در طراحی گرافیکی، یعنی اینکه طراحی از دانش خود در چاپ و صنایع تولیدی برای خلق اثری کاملا متفاوت، بی همتا و خوشایند استفاده کند. این یک قصد عمدی از طرف طراحی است که آیتمی طراحی کند که دریافت کننده حقیقتا دوست داشته باشد آن را نگاه کند، برداشته و با دست هایش آن را امتحان کند. استفاده از مواد قابل لمس جزو ملزومات تبدیل طرح به یک اثر گرافیک حسی نیست، هرچند که ساده ترین راه حل است، نور و صدا هم می توانند به عنوان بخشی از اثر گرافیک حسی استفاده شوند البته این بیشتر به بودجه ای که طراح در دسترس دارد بر میگردد.



یکی از بهترین مثال هایی که برای گرافیک حسی وجود دارد؛ یک «جعبه قرص CD» است با عنوان- خانم ها و آقایان ما در فضا شناوریم- یک آلبوم عالی از گروه انگلیسی نوازندگان راک، که در بهار ???? کارشان را شروع کردند. پوشش مخصوص این آلبوم به نحوی طراحی شده بود تا مثل یک جعبه قرص بزرگ به نظر برسد، یک برچسب بالای جعبه بود، دقیقا مانند برچسبی که روی نسخه های پزشکی انگلیسی می خورد، اگر که شما از داروخانه آن را بخرید؛ CD، داخل یک کاور دقیقا مانند کاور برآمده دانه های قرص قرار گرفته بود. شما باید CD را از داخل بسته بندی اش دقیقا مانند قرص وقتی که ما به آن فشار می آوریم تا از حفاظ آن خارج شود و قرص کاور آلومنیومی اش را می ترکاند، با فشار خارج کنید. قاعدتاً با این کار، شما کاور آلومینیومی را پاره می کنید. جملاتی جالبی روی بسته بندی جعبه نوشته شده بود مثل: «فقط برای مصرف در شنوایی» و «هر قرص شامل ?? دقیقه می شود» و جمله جالب «فروش دور از دسترس کودکان» همچنین در داخل بسته بندی کتابچه کوچکی حاوی جزئیات آهنگ ها و تولید قرار دارد که این کتابچه هم شباهت زیادی به کتابچه توضیحات دارویی دارد، که در داخل بسته بندی واقعی داروها قرار می گیرد. روی کتابچه جملاتی نظیر «مسایل غیرمادی به چه دردی میخورند؟ امور غیرمادی برای تهدید روح و قلب هستند» و «پیشنهاد سازنده؟ یک بار دوبار در روز به این آهنگ گوش دهید یا به توصیه پزشکتان عمل کنید»... آمده است. در گرافیک حسی همچنین نباید از این مساله فارغ بود که چقدر این کیفیت محیط دوستانه ای که این محصولات به وجود می آورند، استفاده دوباره از مواد قدیمی غیرقابل استفاده و نگاه «دنیوی» به کار، «حس» کار را عوض می کند. آنها استفاده می کنند همان گرافیک حسی خوانده شود... در واقع مثال های زیادی برای استفاده از گرافیک «حسی» در دنیای روزمره وجود دارد...



گرافیک حسی در بسیاری از کشورهای دنیا شاخه شناخته شده ایی از گرافیک تبلیغاتی به شمار می رود؛ دانشجویان رشته گرافیک در کل دنیا به صورت فعالی این کیفیت را دنبال می کنند و طرح هایی عجیب با ترکیب شیوه ها و مواد عجیب و غریب ارائه می دهند، این چیزی است که هر طراح جوانی باید آنرا تجربه کند و دنیا مکان خسته کنندهای می شد اگر که قرار بود همه طرح ها روی سطح دوبعدی کاغذ چاپ شوند. و در آخر یک جمله که ما همه به خوبی (و از کودکی) معنایش را می دانیم؛ خیلی وقت ها چیزها را با انگشتانمان می بینیم. مثل وقتی که به یک مغازه وارد می شویم. دوست داریم همه چیز را لمس کنیم، گویی اینکه به همین دلیل در آن فروشگاه نوشته شده: دست نزنید. ما همه دوست داریم چیزها را برداریم و آنها را حس کنیم و این تنها روشی است که ذهن ما کار می افتد.



جیسون اورتون «Jason Orton» عکاس، در طی دو سال؛ از فرو ریختن تدریجی نوار ساحلی بریتانیا عکاسی کرد او کلکسیون تصاویرش را در کتابی به نام «فرسایش نوار ساحلی» منتشر کرد و به این دلیل خیلی ساده که کتاب چاپ و طراحی جلد شده بود، دفتر طراحی گرافیکی چیس «chase» کارش را با یک کتاب فرم گرفته شروع کرد. قسمت مشکل کار ایجاد حس فرسایش در کتاب بود که طراح این حس را با بریدن جلد پشتی کتاب، ایجاد کرد و بعد کار سخت و پرزحمت پاره کردن هر صفحه داخلی با دست (با کمک خطکش قالب) برای ایجاد یک لبه فرسوده واقعی شروع شد. وقتی از آن ها پرسیده می شود که آیا حاضرید این عمل را دوباره تکرار کنید جواب می دهند: «مسلما، با این که روند کار خیلی طولانی و کسل کننده بود ولی در نهایت نشان داد که ارزشش را داشت، چون هرجلد از کتاب یک کار بی همتا و عالی شد.»



سوک «soak»- محل بحث خلاق در انگلستان- برای دعوتنامه سخنران های مهم و اختصاصی، از دفتر طراحی گرافیکی سی «sea دریا»، در همایشی در رابطه با گرافیک، از دفتر طراحی گرافیکی ایریس «iris» کمک گرفت. پیتر داناهو «peter donahoe» و تیم همکارش با الهام از معنای واژه سوک «غوطه ور شدن» و سی«دریا» به خلق این اثر گرافیکی رسیدند. این کارت ها در نهایت هوشمندی و با استفاده از جوهر آبی تیره حساس به دما، روی جوهر آبی روشن پایدار که متن ها با آن نوشته شده بود بر روی یک صفحه سفت و سخت سفید پیویسی، چاپ اسکرین شدند. برای تحریک خواننده در طراحی کلمه سوک که در بالای کارت با رنگ آبی تیره نوشته شده بود، از قطرات آب استفاده شده بود، تا این حس به وجود بیاید که خواننده باید کارت را با آب تماس بدهد و شاهد این باشد که جوهر آبی تیره محو می شود و پیام دعوتنامه روی آن ظاهر می شود.



گری سچل «gary satchel» طراح گرافیست کمپانی مکن «maccenn» میگوید: «برنامه ما این بود که به حدود ??? مخاطب داخلی خود برنامهای تحت عنوان- (ابتکار در معرفی فردی برای استخدام)- بفروشیم، شاید چیزی مثل اینکه شما یکی از آشنایانتان را برای استخدام به ما معرفی کنید و اگر بعد از گذشت شش ماه او هنوز مشغول به کار بود- انتخاب شده بود- شما مبلغ ??? پوند بدون مالیات می گیرید.» او اضافه می کند: «ما می خواستیم از یک کیسه خون تقریبا خالی به عنوان شوخی استفاده کنیم که یعنی دفتر گرافیکی مکن تشنه خون جدید است (به نفرات بیشتری احتیاج دارد) اما وقتی ما ایده مان را به تولید کننده های کیسه های خون گفتیم آن ها از اینکه ما می خواستیم از یک وسیله حیات بخش و زندگی بخش برای کار سبک و بی اهمیتی مثل این استفاده کنیم، جا خوردند.» بنابراین سیمون فرو «Simon Farrow» از شرکت بسته بندی پیشرفته در انگلستان وارد صحنه شد، او از ترکیب pvc جوش داده شده و خون تاتری بسته های خون ساخت، آن ها با توجه خاص خودشان به جزییات، کار را بسیار عالی تولید کردند. «درست است که طرح باعث شد چند نفر از دخترها در امور مالی به گریه بیافتند اما شرکت مکن از آن زمان تا به حال به جای پرداخت پول به آژانس های کاریابی، بالای یک هزار پوند به کارمندان خودش داده است و تیم ما به عنوان یک تجربه، از قبل خیلی مستحکم تر است.»



برای معرفی تبلیغات جدید برنامه تلویزیونی جانوست «John West» درباره کوسه ها به خریدارها و افراد در ارتباط با رسانه ها، بسته های حاوی یک نوار ویدیویی، یک برنامه ریز رسانه ای و یک دستگاه منگنه فرستاده شد. ظرف حاوی این وسایل، ضربه خورده و گاز گرفته شده بود تا به نظر بیاید از آوراه های یک کوسه سفید بزرگ نجات داده شده و فرستاده شده است. که همه اینها داخل یک کیف پست سفارشی که رویش نوشته شده بود: «عذرخواهی بابت تاخیر»، قرار گرفته بود. هرکدام از این بسته ها در دفتر طراحی گرافیکی و با دست به این حالت در آمده بودند که این شامل یک خط تولید مجهز به ابزار خیلی تیز و ارهای می شد تا حس حمله کوسه را به درستی خلق کنند و در آن هفته فروش بسته های چسب زخم در منچستر به طور ناگهانی افزایش پیدا کرد.
جس وون گلوک «jess von gluck» از دفتر طراحی گرافیکی موتیو «motive» می گوید: «بسته های پستی وقتی که غافلگیر کننده باشند همیشه خیلی بیشتر در خاطر می مانند». «دریافت کننده ها این طرح در خاطرشان می ماند، اما ما فکر کردیم چه اتفاقی می افتد اگر که این بسته روی پایشان بیافتد؟ خیلی هم بهتر می شود، البته نه اینکه ما بخواهیم به مشتری هایمان صدمه بزنیم، هرچند ساختن این چیزها به اندازه کافی خطرناک است.» برای خلق این بسته های تبلیغاتی، طراحان موتیو به مغازه های فروش آهن آلات رفتند و از ارزانترین حباب های چراغی که موجود بود به تعداد خیلی زیاد خریدند. آن ها تصمیم گرفتند که از حباب های معمولی- فرم ساده حباب چراغ- برای این طرح استفاده کنند و در نتیجه حباب های صاف یا زیادی گرد به درد نمی خوردند. بعد از بریدن بخش فلزی ته حباب به داخل آن روغن مالیدند و آن ها را با سیمان پر کردند و بعد قسمت فلزی را به انتهای حباب متصل کردند. حباب های پر شده را داخل کوره داغ آریزونا قرار دادند و وقتی که سیمان سفت شد حباب شیشه ای دور آن را شکستند ( اما به سختی نیمی از چراغها سالم میماند، بنابراین تعداد زیادی اضافه تهیه کردند). لیبل متصل به چراغ و نوشته داخل جعبه به صورت برجسته کار شد اما گلوک فهمید که مردم به آن قسمت از کار بیتوجه بودند. او می گوید: «از آن جایی که ما طراح هستیم نه سنگتراش، ترجیح میدادیم روش ساده تری برای طراحی مان پیدا کنیم اما از آنجا که این طرح خیلی خوب جواب داده است به نظر می رسد حالا حالاها قرار نیست از دستش خلاص شویم.»



ربکا مندز «Rebeca Mendez» می گوید: «این مجموعه مقالات، با عنوان «Slow Space» نوشته شده توسط معماران و هنرمندان درباره وضعیت بیثبات «ماهیت ماده در حرکت آهسته» صحبت می کند. مقالات چگونگی نقش زمان در ماده و چگونگی واکنش ماده در گذر زمان را شامل می شود. موادی که برای کتاب استفاده می شد هم به نوبه خود خیلی مهم بود.» جلد قابل لمسی که مندز برای این کتاب طراحی کرده بود از ماده حساس به دما ساخته شده بود ( با تغییر درجه حرارت محیط یا لمس با دست رنگ جلد تغییر می کرد) و کاملا حس مقالات را به خواننده منتقل می کرد.

  
  
استاد ممیز در گفتگو با فیروزه صابری که در کتاب نشانه های ممیز آمده است در خصوص طراحی لوگوتایپ چنین می گوید: در طراحی نشانه، بعضی اوقات میدان فعالیت موضوع آن قدر متنوع است که انتخاب یک نقش نمی تواند جوابگوی تمام آن فعالیت ها باشد. لذا « نام » موضوع به عنوان محور طراحی انتخاب می شود. نشانه نوشته هایی که با حروف طراحی کردم اغلب به این دلیل بوده است.


از اینجا بود که در واقع « گرایش» به طراحی « نوشته های نوشتاری » آغاز شد و در حقیقت توجه خاص به فرهنگ خودمان در من پدید آمد و ...

شاید اولین کوشش در این مورد، نشانه ای بود که به نام « حقیقی » طراحی کردم . ناصر حقیقی، عکاس، در مورد دفتر کارش به من سفارش داد. از اسمش به اضافه مسئله چشم و دیافراگم و دکلانشور استفاده کردم و آن طرح را ساختم.





لوگوتایپ غزل : نمایشی از محتوی تغزلی داستان را شامل می شود.
لوگوتایپ دایره مبنا : حروف طوری در اطراف دایره سرخ وسط قرار گرفته اند که گویی برای تصاحبش به آن حمله ور شده اند.



لوگوتایپ غریبه و مه : بر اساس داستانش، نوشته شکلی خشن و بدوی دارد.
لوگوتایپ ملکوت : فضای خاص موضوع را تداعی می کند.



لوگوتایپ ستارخان: در حروف « ستارخان » طغیان نمایانده شده است .
آرامش در حضور دیگران : در حا ل بیمارگونه قهرمان فیلم به نمایش در آمده است .



لوگوتایپ آرمه : حالتی ساختمانی دارد.
لوگوتایپ شارستان: سعی در به وجود آمدن نشانه هایی با ترکیب سنتی شده است.
لوگوتایپ فارابی : طوری طراحی شده که حالتی از یک ساز ملی را القا می کند و ترکیبی از خط کوفی به ثلث یادآور مقطع زمان زندگی فارابی است .



لوگوتایپ رضا عباسی : دراین نشانه با آنکه نوشته شباهتی به امضاء رضا عباسی ندارد، اما ، نشانه حالتی امضاء گونه دارد ، گل اسلیمی شاه عباسی و ریتم حروف، بستگی نام را به زمان زندگی هنرمند و به ترکیب بندی های سنتی خوشنویسی نشان می دهد، هر چند که مجموع، ترکیبی امروزی و نو دارد.
لوگوتایپ کارگاه عکس حقیقی: در این مورد نیز سعی در به وجود آمدن نشانه هایی با ترکیب سنتی شده است.



لوگوتایپ کتاب ایران: کرسی بندی یک مکتوب قدیمی، به یاد می آید و نامه نگاری با موضوع کتاب فروشی هماهنگی دارد.
لوگوتایپ جامعه مشاوران ایران : حروف مخفف ج.م.الف که حروف اول کلمات نام جامعه است به شیوه ی خط بنایی و با پرداختی تازه و فنی طراحی شده است .
منبع : پرشین جی اف ایکس

 


  
  

70 فرقه شیطان پرستی

شیطان پرست

شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشتر‌های خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس نشانه‌هایی ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.

به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که بعضی متولیان فرهنگ و هنر دست روی دست گذاشته و بودجه های ملی را صرف برگزاری این همایش و آن کنفرانس می کنند تا حرفها و شعارهای رنگارنگ در سطور کاغذی گزارش کارها به تصویر کشیده شود و همراه با تشویق حضار از بلندگوهای سخنرانی به گوش رسد ، دشمنان این مرز و بوم پا را از برگزاری همایش، کنفرانس و گردهماییهای یکبار مصرف فراتر گذاشته و در دایره عمل از هر روزنه ای برای نفوذ به فکر و روح اقشار مختلف جامعه به ویژه قشر جوان و نوجوان استفاده می کنند.

امروز برخلاف تصور عده ای که جنگ و دشمنی را تنها در آمدن توپ و تانک به مرزها و درگیری مسلحانه خلاصه می کنند جنگ و رویایی قدرتها از زمین و هوا به مرزهای اندیشه کشیده شده است و ابرقدرت های جهان از راههای مختلف می کوشند تا هویت، اندیشه و باور حاکم بر افراد یک جامعه را بر علیه دین، مذهب و ملیت آن کشور تحریک کنند و از آب گل آلود برای خود ماهیهای فربه بگیرند.

مسلما جامعه ای که ساکنان آن نسبت به هنجارها و قوانین ان جامعه تعصب خاصی نداشته باشند در هنگام خطر نیز واکنش لازم را برای نجات آن از خود بروز نمی دهند که این یعنی تسلیم در برابر دشمن، بدون جنگ و خونریزی!

ساختن حباب کاغذ از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و .... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی »  به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود

تلاش برای دوری جوانان از مذهب و اندیشه های ناب اسلام، سوق دادن مردم به طرح سئوالاتی درباره آفرینش و فلسفه وجودی جهان که هرگز به جوابهای منطقی نمی رسد، خشن جلوه دادن اسلام و تبلیغ مذاهب دیگر در کانالهای فارسی زبان غرب، سوء استفاده از مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، گرانی، تورم، مسائل ازدواج و... و منتسب کردن آنها به حکومت دینی در کشور، ساختن حباب کاغذ از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و .... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی »  به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود.

این موضوعات  قبل از آنکه زنگ خطری را به صورت جدی برای مسئولان به صدا در آورد تعداد قابل توجهی را به سمت خود کشانده است تا شاید جوانان و نوجوانان رشید این کشور با چشمانی بسته و ذهنی گنگ در صف فریب خوردگان اهریمن بایستند و چه بسا در این راه  جان و مال و ناموس خود را نیز از دست بدهند.

در این بین شهر کرج و به خصوص شهرهای اقماری آن از وجود چنین خطری مصون نیست و هر از گاهی از گوشه و اطراف خبر دستگیری و متلاشی شدن برخی باندها که در راستای رشد و گسترش فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی فعالیت می کنند به گوش می رسد که البته آهنگ اقدامات پیشگیرانه با رشد این فرقه ها همخوانی ندارد.

شیطان جهنمیاس

زمانی که دو سال قبل فرمانده وقت انتظامی استان تهران از دستگیری دهها عضو یک گروه شیطان پرست در کنسرتی که در باغات اطراف شهر کرج برگزار شده بود خبر داد ، مسئولان و شهروندان آگاه شدند که خطر گرایش جوانان ونوجوانان به فرقه های انحرافی و عرفانهای نوظهور از مرحله تهدید گذشته و برخی با جسارت تمام، جشنها و مراسم شیطانی خود را با سر و صدای زیاد برگزار می کنند که دستگیری دهها نفر از آنان در یک جشن مختلط تنها نمونه ای از آن است.

شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشتر‌های خاص تیغ دار، دستبندهای متنوع و عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس به عنوان نشانه‌های ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی بیان شده است که حضور افراد با چنین متعلقاتی در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما کاملا محسوس است.

همچنین علاوه بر ماهواره ها و سایتهای اینترنتی انتشار کتب متعددی نیز برای ترویج این جریان در داخل کشور عامل رواج این فرقه ها شده است.

جریان شیطان پرستی در غرب با ابزار موسیقی اعلام موجودیت کرد و روابط نامشروع، موسیقی متال، رفتارهای ساحرانه و اعمال و مناسک خاص ماورایی و جادوگری از ویژگیهای این جریان است.

بیش از ?? فرقه وابسته به جریان شیطان پرستی در حال حاضر در کشور به صورت زیرزمینی اما ظاهرا به راحتی فعال هستند!

این زن و شوهر پس از به دنیا آمدن کودکشان «ح» مدعی شدند روح شیطانی در این کودک وجود دارد و باید از بین برود اما نه اینکه به طور مستقیم کشته شود بلکه باید آنقدر شکنجه اش کنند تا خودش جان بسپارد

شکنجه تکان دهنده یک کودک 9 ساله در کرج به بهانه داشتن روح شیطانی

زمانی که عموی کودک 9 ساله در مدرسه برادر زاده اش حضور یافت تا با مدیر مدرسه در باره شکنجه هایی که از سوی پدر و مادر این کودک در حق او روا می شود سخن بگوید ، کسی تصور نمی کرد که نفوذ فرقه های انحرافی در جامعه تا حدی است که والدین یک کودک بیگناه حاضر می شوند با چشمپوشی بر عاطفه و مهر مادری و پدری، فرزند خود را قربانی سخت ترین شکنجه ها کنند تا نظر سران فرقه ای که در آن عضو هستند تامین شود.

پس از درمیان گذاشتن این موضوع با پلیس و دخالت قانون مشخص شد از وقتی «ح» به دنیا آمده است پدرش به شدت با او بدرفتاری می کرد و کتکش می زد. او به عضویت یک فرقه انحرافی درآمده بود که البته رؤسای آن فرقه خاله و شوهرخاله «ح» هستند.

پدر به شدت تحت تاثیر آنها قرار داشت و هر چه می گفتند بدون هیچ سئوالی انجام می داد. این زن و شوهر پس از به دنیا آمدن کودکشان «ح» مدعی شدند روح شیطانی در این کودک وجود دارد و باید از بین برود اما نه اینکه به طور مستقیم کشته شود بلکه باید آنقدر شکنجه اش کنند تا خودش جان بسپارد.

شیطان پرست

تا چهار سالگی «ح»، او فقط از سوی پدر مورد آزار قرار می گرفت اما از وقتی همسرش هم به عضویت این فرقه درآمد شرایط کودک بدتر شد. تحقیقات بیشتر نشان داد از آنجا که مراد فرقه دستور داده بود هرگاه برای هر یک از مریدانش مشکلی پیش آمد این کودک باید تنبیه شود «ح» بسیار مورد آزار قرار می گرفت و علاوه بر اینکه پدر و مادر «ح» او را می زدند سایر اعضای این فرقه هم وی را آزار می دادند در حالی که سران این فرقه کودک خودشان را قدیس می خواندند و به او بسیار احترام می گذاشتند.

عموی این کودک در خصوص ابعاد دیگر این جنایت می گوید : یکسال و نیم پیش بود که متوجه شدم یکی از مریدان این فرقه «ح» را به بالای کوه برده تا از آنجا به پایین پرت کند اما در آخرین لحظه پشیمان شده و کودک را بازگردانده است. همان موقع طی نامه ای مسئولان را در جریان فعالیت این فرقه و اقدام به قتل برادرزاده ام قرار دادم اما رسیدگی نشد.

پس از اظهارات این مرد تحقیقات پلیس نشان داد پدر و مادر «ح» جنین پنج ماهه شان را هم با دستور رؤسای فرقه انحرافی از بین برده اند چون به آنها گفته شده بود روح شیطانی در این جنین هم حلول کرده است.

سرانجام با توجه به اینکه احتمال می رفت «ح» در صورت بازگشت به خانه توسط پدر و مادرش به قتل برسد به دستور دادستان به بهزیستی کرج تحویل داده شد. همچنین دادستان کرج دستور داد تحقیقات ویژه در مورد این فرقه و اعضایش انجام شود.

در خصوص این عمل هولناک همین بس که بعدها مشخص شد از آنجه که خاله و شوهر خاله  «ح» صاحب فرزند پسر نمی شدند از سر حسادت این کودک را به شیطانی بودن متهم کردند تا از این طریق عقده نداشتن پسر در خود را درمان کنند.

 با تقویت ایمان ؛ مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم

رئیس اداره تبلیغات اسلامی شمال کرج در گفتگو با خبرنگار مهر از فعالیت برخی فرقه های انحرافی و مکاتب نو ظهور در جامعه اسلامی ایران اظهار تاسف کرد و از شهروندان به ویژه جوانان خواست تا با تمسک به ارزشهای دینی و تعالیم ناب اسلام هوای نفس را مغلوب اراده و ایمان خویش سازند.

شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند

حجت الاسلام مسعودی با بیان اینکه باید مانع از جذب جوانان به عقاید انحرافی شویم اظهار داشت: به روز بودن جریان شناسی فرقه های انحرافی از مشکلات سازمان تبلیغات اسلامی می کاهد زیرا باعث می شود به صورت ملموس تر و دقیقتری با عقاید این فرقه ها آشنا شویم و در پاسخ به شبهات مطرح شده به صورت مطلوبتری عمل کنیم.

مسعودی ادامه داد: بسیاری از فرقه های یادشده نیاز جوانان و نوجوانان به مذهب را نشانه می روند و از این طریق تلاش می کنند عقاید خود را ترویج دهند در حالی که اگر شناخت خود را نسبت به عقاید یادشده به روز کنیم می توانیم با گسترش فرهنگ ناب اسلامی در میان نوجوانان و جوانان مانع از جذب آنها به عقاید انحرافی شویم.

وی بیان کرد: تعداد فرقه های انحرافی در جهان افزایش یافته که این امر مسئولیت ما را در قبال شناخت این فرقه ها و جلوگیری از گرایش جوانان و نوجوانان به آنها افزایش می دهد.

رسانه ها  شیطان پرستی را ریشه کن کنند

شیطان پرست

حجت الاسلام پور مظاهری عضو شورای شهر کرج نیز در گفتگو با مهر از رسانه های جمعی و گروهی خواست تا با افزایش آگاهیهای مردم در زمینه بنیاد سست گروههای همسو با شیطان آنان را از انگیزه های شوم گردانندگان اصلی این فرقه ها مطلع سازند.

وی اظهار داشت: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند.

رئیس کمیسون فرهنگی اجتماعی شورای شهر کرج گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروهها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است و متولیان فرهنگ و هنر باید با دقت بیشتری برای ریشه کن نمودن آنان اقدام کنند.

این کارشناس آگاه مسائل اجتماعی تاکید کرد: شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند.

وی در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی افزود: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند.

 فرقه‌های انحرافی  نیازمند مقابله فرهنگی است

معاون تبلیغ حوزه علمیه قم نیز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت:  با ادیان و فرقه‌هایی که توسط عواملی از خارج کشور تحریک و تقویت می‌شوند تا مرکزیت نظام اسلامی را تضعیف کنند، مقابله فرهنگی می‌شود.

حجت‌الاسلام  نبوی افزود: اگر این ادیان و فرق علیه شیعه تبلیغ کردند یا کاری انجام دادند که باعث تخریب مبانی اسلام و شیعه شود ما در مقابل آنها فعال می‌شویم.

وی ادامه داد: در همین راستا کارگروههایی در زمینه زرتشتیگری، مسیحیت، بهائیت، صوفیه، اهل حق، وهابیت و عرفانهای نو ظهور راه‌اندازی شده و کار آنها این است که اگر توطئه‌ای در حال شکل‌گیری است با آن مقابله فرهنگی کنند.

معاون تبلیغ حوزه علمیه قم به تبلیغات اینترنتی این معاونت اشاره کرد و گفت: امروزه اینترنت یکی از ابزارهای مهم تبلیغ به حساب می‌آید و اگر از آن درست استفاده شود، برای رساندن پیام‌های دینی مناسب است.

وی افزود: کارشناسان این معاونت در سایت‌های شبهه ‌افکن و ضد دین و شیعه حضور پیدا کرده و با مناظره طرف مقابل را اقناع می‌کنند.

به هر روی به نظر می رسد موضوع روایج فرقه های انحرافی در جامعه به ویژه در میان جوانان مسئله ای است که دست اندرکاران فرهنگی کشور باید بیش از گذشته بر روی آن تمرکز کرده و با برنامه ریزی فرهنگی مناسب از شیوع این آسیب خطرناک در جامعه جلوگیری کنند

مبارزه با نحله‌های انحرافی باید با جدیت پیگیری شود

یک کارشناس و آسیب شناس مسائل فرهنگی ترویج فرقه ها و نحله های انحرافی را یکی از مهمترین توطئه های دشمن علیه مسلمانان عنوان کرد و گفت: تعالی و پیشرفت در گرو تقویت فرهنگ عمومی است.

 مسعود عباسی اظهار داشت : در جهان بیش از چهار هزار فرقه تخدیری و خرافه پرستی به وجود آمده است که غرب و به ویژه آمریکا منشاء و بستر اکثر آنها است.

این کارشناس با تاکید بر اینکه مبارزه با نحله‌های انحرافی باید با جدیت پیگیری شود ادامه داد : دشمنان ایمان، باور و هویت جوانان را نشانه گرفته اند تا بنیاد این نظام را متزلزل سازند و اگر در مقابل این چالش اساسی با هوشیاری عمل نگردد بیم آن می رود که روزانه بر شمار فریب خوردگان افزوده شود.

به هر روی به نظر می رسد موضوع روایج فرقه های انحرافی در جامعه به ویژه در میان جوانان مسئله ای است که دست اندرکاران فرهنگی کشور باید بیش از گذشته بر روی آن تمرکز کرده و با برنامه ریزی فرهنگی مناسب از شیوع این آسیب خطرناک در جامعه جلوگیری کنند.

در این میان نقش نهادهای فرهنگی و رسانه بیش از سایر نهادها در شناسایی اسیبها و بسترسازی برای پیشگیری از ابتلا جامعه به این آسیبهای نوظهور می تواند تاثیرگذار باشد.


90/1/1::: 3:58 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ با کلی مطالب جالب و خواندنی بروزم با ...
+ عزیزان به وب منسر بزنید ممنونم
+ برای اطلاع از هنر های مختلف ایرانی و بروز شدن وب در خبرنامه وبلاگ عضو شوید منتظر بازدید و نظر شما هستم.


+ سلام با مطالب هنری در خدمت دوستداران و علاقمندان به هنر هستم.


+ سلام با مطالب خواندنی در مورد هنر و هنرمند در خدمت تمامی دوستداران هنر ایران زمین هستم.*** شما می توانید با عضویت در خبر نامه وبلاگ ما از بروز شدن ما با خبر بشید.


+ با سلام
+ سلام از تمامی دوستانی که از وب من بازدید کردند تشکر می کنم و این گلو تقدیم به بهترین دوستانم می کنمخوش باشید و سلامت.


+ با سلام با مطالب هنری و ... به روزم بیاید و حالشو ببرید.


+ با سلام با مطالب هنری در زمنینه گرافیک و اس ام اس های زیبا در خدمت دوستان هستم