با تو هستم ای دوست با تو هستم با تو/ای رفیقی که نداری امید/ناامیدانه بخند/دل به دنیا مسپار/زندگی کاروانیست که هر روز ناله کنان/
از بر چشم زمان میگذرد/دیده ات را بگشای/کاروان رفت تو از غافله دوری ای دوست/خاک را باورکن ای نهالی که نداری امید/ نا امیدانه بمان چون
من خسته دل شوریده/خاک مرکز یک جنبش وبرخاستن است/هر نهالی ز نهال دگر است /هر امیدی ز امید/طوق تنهایی را ز گلویت بگشای
فکر یارانت باش/مرهمت رفت که رفت هستی ات را که نبرد/فرض کن باغبان بودی ویک ناز/دست غیبی زد ویکباره بریخت/فرض کن/اهوی دشت
بود و تو صیاد لحظه ای چند گرفتی ز کمند تو گریخت/دستهایت پاک است هر شبانگاه به منزلگه یکتا برسان خاک دل را بزدای خویشتن را بسپار
دست زمان.